برای مشاهده مشخصات هر استان بر روی ناحیه مربوط به آن در نقشه کلیک کنید

معرفی وبلاگ
تـنـیـده یـاد تـو در تــار و پــودم مـیـهـن ای مـیـهــن/ بـود لـبـریـز از عـشـقـت وجـودم میهن ای میهن/... *ضمن تشکر از بازدید شما کاربر گرامی، امید است توانسته باشیم ذره ای از زیباییهای تمام نشدنی میهن عزیزمان ایران را در این وبلاگ نشان دهیم. راهنمایی های شما بزرگواران، چراغ هدایتگر ما خواهد بود.*
صفحه ها
دسته بندی موضوعی
آرشیو
لینک دوستان
سایت های منبع و مرتبط
لوگوها











كد لوگوي میهن ما

ابزارها و برنامه ها






Google

در وبلاگ میهن ما
در كل اينترنت

تماس با ما

آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 12435825
تعداد نوشته ها : 714
تعداد نظرات : 19

PageRank Checking Icon

آذربایجان شرقی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
آذربایجان غربی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
اردبیل
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
اصفهان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
ایلام
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
بوشهر
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
تهران
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
چهارمحال و بختیاری
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان جنوبی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان رضوی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان شمالی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خوزستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
زنجان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
سمنان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
سیستان و بلوچستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
فارس
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
قزوین
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
قم
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کردستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کرمان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کرمانشاه
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کهکیلویه و بویراحمد
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
گلستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
گیلان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
لرستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
مازندران
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
مرکزی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
هرمزگان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
همدان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
یزد
پخش زنده از وبلاگ میهن ما

ابزار هدایت به بالای صفحه

اسلایدر


مترجم سایت


پوشاك زنان لر : پوشاك زنان لر بنا به موقعيت اجتماعي ، اقتصادي و از طرفي شرايط سني از ويژگي هاي مشخصي برخوردار است . پوشاك زنان جوان لر با پارچه هاي الوان در رنگها و طرح هاي شاد با سربندهاي زيبا و رنگي مي باشد . زنان مسن تر پارچه هائي به رنگ تيره و طرح اي ساده و سربندي سياه و سفيد را ترجيح مي دهند . روسريهاي زنان لر كه در زبان محلي به آن " گل وني " مي گويند . زيبائي خاصي به سر زنان لر مي دهد . اين روسريها كه معمولاً ابريشمي مي باشند و در طرح ها و رنگهاي مختلف به كار مي روند . با گره زيبائي به دور سر پيچيده مي شود گوشه هاي آن هم به صورت آويزان بر پشت سر قرار مي گيرد . پيراهن زنان لر داراي برشي ساده ، بلند و گشاد است با طرح هاي گلدار و رنگهاي الوان . شلوار پوشاك زنان لر از لحاظ تركيب و جنس پارچه دو قسمتي و دو رنگي است . معمولاً از دمپا تا حدود بالاي زانو، پارچه ساده با نقشبندي و نواردوزي شده است و قسمت بالاتر به رنگ ديگر و گلدار مي باشد . قسمت هاي ديگري بر روي پيراهن زنان قرار مي گيرد از جمله " كلنجه " كت مخملي كه در جلوي بدن بسته نمي شود ، بقيه و لبه هاي دم آستين و دور شكاف آن يراقدوزي و نواردوزي شده است . " سرداري " كه پوششي است بلند تا به پشت پا ، جلوي آن بدون دگمه است با آستيني تا آرنج كه اغلب از مخمل با الوان مشكي ، سبز و قرمز تهيه مي شود . دوره هاي آستين و دامن آن به پهناي دو تا سه انگشت يراقدوزي و نواردوزي شده است . " كت " كه نيم تنه را مي پوشاند ، نواردوزي ندارد و با دكمه در جلو بسته مي شود . " جليقه " كه هميشه باز است و دكمه ندارد و در قسمت جلوي آن يراقدوزي ، سكه دوزي شده است .

پوشاك مردان لر : مردان لر داراي پوشش ساده اي مي باشند . جنبه هاي تزئين آن كمتر مي باشد . شلوار آنان به طرح و هيبت شلوارهاي كردي است . پيراهن آنان با برش ساده و اغلب به رنگ سفيد و گاه رنگين مي باشد . قسمت ديگر آن ( ستره ) است كه در طرح هاي گلدار و شاد براي مراسم شادي و جشن و طرح هاي ساده با رنگهاي كم مايه در انجام مراسم تشريفاتي و عزا بكار مي آيد . كلاه نمدي ، شال و گيوه نيز از خصوصيات ويژه لباس مردان لري مي باشد .

پوشاك عشاير : تماشاي شيوه زندگي عشاير كوچ نشين يكي از مهم ترين جاذبه هاي گردشگري اجتماعي استان لرستان را تشكيل مي دهد . عشاير استان لرستان داراي مسكن خاص خود ، صنايع دستي و لباس هاي رنگارنگ و ديدني خود هستند و به همين لحاظ براي بازديدكنندگان جذاب هستند . به طور كلي عشاير ايران كه معيشت و آداب و رسوم خاص خود را دارند در ايران يكي از جذاب ترين شيوه هاي زندگي اجتماعي به شمار مي آيند . استان لرستان به سبب شرايط آب و هوايي و كوهستاني بودن خود ، محل ييلاق و قشلاق ايل ها و عشاير استان هاي اطراف است . عشاير و طايفه هاي لرستان در يك تقسيم بندي به دو بخش لر و لك تقسيم مي شوند كه از نظر لهجه ، سنن ، آداب و رسوم و برخي مسايل مذهبي با يك ديگر تفاوت دارند .

Share

دال پلون - كلاو رونگي- كرون - زرمشتكي - جوزو - كوشك - چال پشكلي - قووه - كمربن بازي - لينگرو -زورو  - اله چو  - چو زر  - هيلو - گلو ماه  - گرزو

Share

ورشو  : گستردگي اين هنر به حدي بوده است كه نام شهر بروجرد و ورشو با هم آميخته شده اند . اين فلز به صورت ورق از كشور آلمان و لهستان به ايران وارد مي شده است و با داشتن جلا و مقاومت طولاني در مقابل پوسيدگي ، آنرا « ژرمن سيلور » نيز اطلاق مي كردند . هنرمندان ديار بروجرد ، با استفاده از فن چكش كاري و خم كاري و استفاده از دستگاههاي ساده و همچنين نيروي بازوي خود ، به خلق آثار فلزي بسيار زييايي از ورقهاي ورشوئي مي پرداختند .

گيوه دوزي : گيوه از دوقسمت اصلي « زيره » و« رويه» تهيه مي شود . ساخت زيره به وسيله دو لايه چرم كه يكي از آنها توسط اشخاصي به نام (آجيه كو ) با نخهاي نسبتاً ضخيمي آج انجام مي شود . پس از آج با استفاده از لايه هاي مقوا و چرم زير آجيه شده دوره دوزي و آماده اجرا و مراحل بعدي كار كه شامل بافت دور گيوه و نيز رويه آن مي باشد با استفاده از نخ هاي نازكتر و ظريفتري با سوزنهاي كوچك و ريز بافته مي شود .

هوراسبان : هوراسبان وسيله خورجين مانندي است كه به وسيله زنان بافته مي شود كليه مراحل و مكانيزم بافت آن مانند گليم است ، با اين تفاوت كه ابعاد آن با گليم فرق مي كند . هور اسبان براي نگهداري و حمل اشياء قيمتي نظير پول و ... و اشياي قيمتي زنانه بكار مي رود . هور اسبان را هنگام كوچ بر روي اسب قرار مي دهند و آنرا با نخ هاي رنگي و تقريباً به شكل قالي مي بافند . اين وسيله قبلاً به عنوان جهيزيه به دختران عشاير داده مي شود .

جل : از ديگر دست بافت هاي زنان عشاير لر كه در ميان همه كوچ نشينان ديده مي شود جل است . جل براي پوشش چهار پايان ( اسب - قاطر - الاغ ) و به منظور جلوگيري از خراش پوست حيوان به هنگام حمل بار و حفظ آن در مقابل سرما مورد قرار مي گيرد . جل نيز به وسيله دار افقي (تمدار) بافته مي شود . مدت زمان لازم براي بافت آن در صورتي كه توسط دو زن بافنده انجام مي شود دو روز كافي است .

Share

چادر زدن دراويش: تا دو دهه پيش در كرمانشاه، اعيان و اشراف شهر دو شاخ كل ـ كه نشانه تشخيص بود ـ بر سردر خانه‌هايشان مي‌زدند. دراويش پيش از عيد و در ايام عيد خيمه و خرگاه خود را در اين خانه‌ها علم مي‌كردند و تا چيزي از صاحب‌خانه نمي‌گرفتند، خيمه و خرگاه خود را بر نمي‌چيدند. دراويش بوقي داشتند كه از شاخ بلندي درست مي‌شد و به شاخ نفير مشهور بود. مردم عقيده داشتند اين بوق در خانه هر كس كه به صدا در آيد، شوم است. به همين دليل سعي مي‌كردند دراويش را از در خانه خود ـ خصوصاً ‌در ايام عيد ـ با دل خوش راهي سازند تا آن‌ها بوقشان را به صدا در نياورند.

خا بازي (تخم مرغ بازي): يكي ديگر از مراسم معمول پيش از عيد و حتي بعد از آن، پختن تخم مرغ و رنگ كردن آن‌ها است. تخم مرغ‌هاي رنگ شده را در سبد بزرگي مي‌گذارند و به سرگذر مي‌برند. بچه‌هاي محل دور فروشندة تخم مرغ جمع شده و به بازي تخم ‌مرغ مشغول مي‌شوند. نام يكي از اين بازي‌ها قطار است: دو نفر رقيب هر كدام ده يا بيست تخم مرغ را به رديف در كناري مي‌چينند و بعد هر يك از رديف‌هاي خود يك تخم مرغ را بر مي‌دارد و سر و ته آن‌ها را به هم مي‌زند. هر تخم ‌مرغي كه شكسته شود، صاحب آن بازنده و صاحب آخرين تخم مرغ سالم برنده اعلان مي‌شود و رقيب او بايد پول تمام تخم ‌مرغ‌ها را به فروشنده بپردازد.

 شال دركي  يا شال اندازي: از رسم‌هاي بسيار جالب شب عيد، شال دركي يا شال اندازي است. جوانان در شب عيد پس از روشن‌كردن آتش بر بام خانه‌ها، دستمال يا شال خود را از منافذ تعبيه شده در سقف اتاق‌ها به داخل اتاق آويزان كرده و عيدي خود را از صاحب‌خانه مي‌طلبند و هنگام در كردن شال (شال‌اندازي) به صاحب‌خانه مي‌گويند: پر شالمان را نسوزاني ( آن را خالي بر نگرداني) يا اين كه مي‌گويند:
ـ اسا خوي و چكشي / خدا كري نكشي يعني: اي صاحب‌خانه خدا پسرتان را زنده نگه‌ دارد، عيدي به ما بدهيد.
صاحب‌خانه نيز داخل شال گردو، بادام، شيريني، نخود و كشمش و تخم‌مرغ پخته مي‌ريزد و مي‌گويد:
ـ هل كيش؛ يعني: بالا بكش.
بدين ترتيب صاحب شال خوشحال آن جا را ترك مي‌كند. شال‌اندازها صورت خود را مي‌پوشانند تا صاحب‌خانه آن‌ها را نشناسد. در مواردي براي شادي بيش‌تر، صاحب‌خانه داخل شال زغال گداخته‌اي مي‌گذارد.

Share

توپان: بازي توپان نياز به فضاي كاملاً باز دارد و مخصوص روزهاي گرم و آفتاب بهار و زمستان است. بازيكنان به دو گروه تقسيم مي‌شوند. در هر گروه، هر چند نفري كه مايل باشند، مي‌توانند بازي كنند. در اين بازي دو نقطه را به عنوان «داو» (محل‌هاي مشخص در بازي، معمولاً داو بالا و داو پايين خوانده مي‌شود) مشخص مي‌كنند. گروهي كه در مراسم «ترياهشك» (تر يا خشك) پيروز شده‌اند، روي داو بالا جمع مي‌شوند. افراد گروه بالا بايد به نوبت با چوب‌دستي كه در اختيار دارند، به توپ بزنند و آن را با سرعت و توان هر چه تمام‌تر به بالاي سر افراد داو بفرستند. توپي كه زده مي‌شود، بايد حداقل به داو دوم برسد. در غير اين صورت بازيكن بايد تا زدن توپ توسط نفر دوم، روي داو دوم بماند و به اصطلاح مرده ناميده مي‌شود.فردي كه توپ را زده بايد در آن فاصله خود را به داو بالا برساند. افراد گروه پايين در اين مدت سعي مي‌كنند  هرچه زودتر توپ را جمع كرده و با آن، فرد يا افراد روي داو دوم را قبل از رسيدن  به داو بالا بزنند. اگر موفق به چنين‌كاري بشوند، بين دو گروه درگيري به وجود مي‌آيد. شرط پيروزي اين است كه افراد اين گروه بتوانند با وارد كردن آخرين ضربه به يكي از رقيبان خود در خارج از داو، همه افراد گروه را روي داو بالا جمع كنند.از ديگر شانس‌هاي پيروزي گروه پاييني بر گروه بالايي، گرفتن «گل» است؛ يعني توپي را كه توسط افراد گروه بالا روي سرشان ارسال شده، قبل از رسيدن به زمين در هوا بگيرند. در اين صورت گروه پايين جاي خود را با گروه بالا عوض مي‌كنند.

گرزان: ابتدا روي زمين دايره مي‌كشند و چند نفر به حكم ترياهشك درون دايره مي‌ايستند. دو نفر نيز در بيرون دايره با چوبي كه به منزله گرز است، قرار مي‌گيرند. گرز به‌دست‌ها سعي مي‌كنند افراد درون دايره را بزنند. آن‌ها نيز با پا از خود دفاع مي‌كنند. در اين بازي نبايد پاي هر دو طرف از محيط دايره تجاوز كند. اگر هر كدام از دو طرف ديگري را بزند و پايش روي دايره نباشد، برنده است و بايد جاي خود را با نفر بازنده عوض كند.

كِلاورفِنَكي (كلاه قاپيدن): در اين بازي بازيكنان به دو گروه تقسيم مي‌شوند: دسته‌اي دستمال يا كلاهي بر سر خود مي‌گذارند و روي زمين كنار هم مي‌نشينند. دسته ديگر به طور ايستاده دور آن‌ها حلقه مي‌زنند. با شروع بازي دستة ايستاده به سوي كساني كه نشسته‌اند، حمله‌ مي‌كنند و مي‌كوشند دستمال يا كلاه آن‌ها را بردارند.گروه نشسته بايد از خود دفاع كنند و نگذارند كسي دستمال سر آن‌ها را بردارد. بازيكنان ايستاده داخل دستمال يا كلاهي كه از سر بازيكنان برداشته‌اند، سنگ مي‌گذارند و آن را به طرف جمع نشسته پرتاب مي‌كنند. اگر صاحب كلاه بتواند كلاه خود را در هوا بگيرد، برنده است؛ در غير اين صورت بايد دوباره كلاه را به سر كند و براي دور دوم بازي بنشيند. هر دسته‌اي كه شش بار برنده شود، برنده نهايي بازي است.

Share

نوروز خواني از مراسم آخر هر سال در گيلان است. نوروزخواني كه هم اكنون نيز كم و بيش رواج دارد، در گيلان نماد ورود بهار و خير و بركت است. براي اين كار گروهي نوروزخوان در كوچه و خيابان به راه مي افتند و اشعاري مي خوانند.

گل گل چهارشنبه
از ديگر مراسم كهن ايرانيان كه در گيلان هم با بعضي تغييرات جزيي به آن مي پردازند، "چهارشنبه سوري" است كه در غروب آخرين سه شنبه سال و در شب چهارشنبه انجام مي شود. به اين منظور خار، بوته، گون و كاه جمع آوري مي شد و با درست كردن پشته هايي كه معمولاً رو به سمت قبله مي نهادند و سپس آتش زدن آنها، از روي آتش مي پريدند و هنگام پريدن با خوشحالي مي خواندند:
گل گل چهارشنبه به حق پنج شنبه
زردي بشه، سرخي بايه نكبت بشه، دولت بايه
يعني: اي شعله آتش چهارشنبه، به حق پنج شنبه، زردي و ضعف و بيماري رخت بر بندد و نوبت سرخي و نشاط و خرمي  فرا رسد. دوره نكبت و ناكامي به سر آيد و دولت و اقبال روي نمايد.

فالگوش ايستادن
از ديگر برنامه هاي چهارشنبه سوري بود. براي اين كار، در گذرگاه ها مي ايستادند و با شنيدن پنهاني نخستين كلمات عابرين، مفهوم آن را حمل بر توفيق يا ناكامي خود در سال آتي مي شمردند.

قاشق زني
 از ديگر رسوم اجرايي اين شب (چهارشنبه سوري) بود كه معمولاً جوانان و بيشتر دختران به در خانه همسايه ها مي رفتند و با پنهان كردن روي خود و بدون دادن آشنايي، خواستار هديه مي شدند. نقل و نبات و تنقلات از عمده ترين چيزهايي بود كه در كاسه قاشق زنان جاي مي گرفت.

Share

استان گيلان يكي از غني ترين گنجينه هاي فرهنگ موسيقي را داراست. دكتر اميراشرف آريانپور در كتاب گيلان مي نويسد: اين گنجينه غني فرهنگ موسيقي، برخلاف بسياري از مناطق ايران از وحدت سبك برخوردار نيست. به اين معنا كه نقاط مختلف گيلان چه از نظر تنوع آوازها و چه از لحاظ خصوصيات ملودي و ريتم از سبك هاي متفاوتي برخوردارند و اين تفاوت سبك به خصوص بين موسيقي مردم تالش با موسيقي محلي مناطق ديلمان و اسپيلي و ساير نواحي گيلان به چشم مي خورد.
به طور كلي مردم تالش سه نوع آهنگ دارند: قديم دستان، تالش دستان و تازه دستان. آهنگ هاي گيلان به ويژه در سياهكل و ديلمان از طبيعت الهام گرفته اند و غالباً به صورت بكر و دست نخورده باقي مانده اند.
در سال 255هـ. ق احمد بن توكل، نديم خليفه عباسي معتمد علي الله، در كتابي تحت عنوان "الموسيقي العراقيه" كه بخشي از آن درباره موسيقي ديلمان بود آورده است: "آوازخواني مردم خراسان با زنج است كه داراي هفت سيم است و زخمه آن مانند زخمه چنگ است و آوازخواني مردم ري و طبرستان و ديلمان با تنبورهاست...".
ابونصر فارابي نيز در كتاب "الموسيقي" (339 هـ. ق) از تنبور گيلاني نام برده است: "تنبور خراساني داراي دو سيم است و گونه اي ديگر تنبور جيلي (گيلاني) است. شيوه كوك تنبور گيلاني از شيوه كوك خراسانيان جداست".

Share

صنايع شيريني : انواع مرباها، كلوچه فومن، كلوچه لاهيجان

صنايع دستي : چارق، شال، ظروف سفالي، قالي، گليم، محصولات حصيري، محصولات بامبو، محصولات صنايع نوعي صندوق هاى مخصوص به نام بولاكى

صنايع كشاورزي و دامپروري : ابريشم صومعه سرا، انواع ترشي ها، برنج آستانه، زيتون رودبار، چاي لاهيجان

Share

موسيقي رايج در شهر قزوين تفاوت چنداني با موسيقي دستگاهي ايران  ندارد. تنها در گذشته اين آوازها و دستگاه ها كه در مكتب هاي متفاوت اجرا مي شد از جمله مكتب خراسان، مكتب تهران و … مكتبي نيز وجود داشته به نام مكتب قزوين كه امروزه فراموش شده است. اين مكتب تا اواخر دوران قاجاريه رايج بود، در آن زمان هنرمنداني مانند: اقبال سلطان ملقب به اقبال آذر كه از اساتيد مسلم آواز ايران به حساب مي آيد از قزوين به شهر تبريز مهاجرت مي كنند. او با تلفيق اين شيوه آوازي و موسيقي آذري مكتب تبريز را پايه گذاري مي كند.

Share

جشن انار
در بخش تارم اواخر شهريور ماه يا اوايل مهر يك روز از قبل تعيين مي شود تا در آن روز اهالي روستا دسته جمعي به مزارع انار بروند و به همراه نواختن دايره و يا سرنا و دهل شروع به چيدن انار كنند. تا قبل از اين روز كسي حق ندارد اناري بچيند.

جشن فندق
رودبار شهرستان از جمله مناطقي است كه فندق به طور عمده كشت مي گردد. در بسياري از روستاهاي اين ناحيه در اواسط مرداد ماه جشن فندق به پا مي كنند و به مانند انار چيني همه با هم به مزارع مي روند در ابتدا شخصي با خواندن اشعاري كه بيشتر به صورت بداهه مي باشد و ديگران اشعار او را واگويه مي كنند سپس همه شروع به چيدن فندق مي كنند دوشيزگاني كه نامزد شده اند براي همسران خود از هسته فندق رشته اي به مانند گردنبند درست مي كنند به اين صورت كه زماني كه هسته هنوز خشك نشده با سوزن آنها را سوراخ مي كنند و نخ از آن مي گذرانند و در پايان دو سر نخ را به هم گره مي زنند. آنها به اين گردنبند " گلوانه " مي گويند و آن را نگه داشته تا در فصل زمستان به شوهرانشان هديه دهند.

كشتي پهلو به پهلو
 اين نوع كشتي كه از قديمي ترين انواع كشتي محسوب مي شود هنگام مراسم عروسي انجام مي گيرد. بدين صورت كه دو نفر در كنار يكديگر به پشت مي خوابيدند و پاهاي خودر را (دو پاي مخالف كه در كنار يكديگر هستند) به هم گره مي كردند و شروع به زور آزمايي مي كردند. شخصي كه داراي نيروي بيشتري بود مي توانست پاي رقيب خود را زود تر از زمين بلند كند و حريف خود را از جاي حركت بدهد  متاسفانه اين كشتتي امروزه به فراموشي سپرده شده است.

كوسه گلين ( كوسن گلين)
اهريمن خشكسالي يكي از قديميترين دشمنان ايران زمين است. ايرانيان براي مبارزه با اين ديو علاوه بر كارهاي عملي همچون حفر قنات و ساخت آب انبار دست به يك سري مناسك اعتقادي نيز مي زدند كه مراسم كوسه گلين از آن نوع است. اين مراسم كه به اشكال مختلف در ايران اجرا مي شده در منطقه قزوين نيز به چند شيوه اجرا مي شده است؛ بدين صورت كه پير زني بوسيله پارچه و لباسهاي كهنه، عروسكي كوچك درست مي كند، آنرا دست گرفته و در كوچه ها به راه مي افتد و بچه ها نيز پشت سر او حركت مي كنند آنها به هر خانه كه مي رسند صاحب خانه از وسايل تهيه آش چيزي به آنها مي دهند مانند نخود، رشته و … همه آنها را جمع مي كنند و آشي مي پزند و بين اهالي تقسيم مي كنند مردم معتقدندكه پس از چندي باران خواهد آمد. اين رسم را در سالهايي كه دچار خشكسالي بوده  برگزار كرده اند.

چمچمه خاتون
نوعي ديگر از مراسم طلب باران است و آن بدين صورت است كه داخل يك قدح آب مي ريزند و آن را به پشت بام مي برند و با يك چمچمه كم كم آب داخل آن را به طرف آسمان مي پاشند.

چوب جنگ
در بيشتر روستاهاي استان قزوين يكي از سرگرميهاي جوانان در روز عروسي، چوب جنگ مي باشد. جوانان با در دست گرفتن چوب در حين اجراي رقص پا به طور نمايشي با يكديگر به مبارزه مي پردازند.

پنجاه به در
هر ساله بعد از ظهر روز نوزده ارديبهشت، پنجاهمين روز سال، از زماني كه زهر آفتاب ظهردم گرفته مي شود، مردم قزوين منازل خود را ترك مي كنند و به مصلاي شهر مي روند. اين مصلا در ميان باغهاي جنوب شرقي شهر واقع شده است در گذشته در اين مكان يك آب انبار و يك مسجد وجود داشته كه تنها بخشي  از آب انبار آن به جا مانده است.

تير گان (تير ماه سيزده)
اين جشن كه همان جشن تيرگان ايران باستان مي باشد در روز سيزدهم تيرماه برگزار مي شد.


آيين هاي سوگواري شامل: سيزدهم محرم و درخت خونبار مي باشد.

Share
پوشاك مردان
استفاده از كلاه در گذشته بين مردان بسيار متداول بود و هر شخص به فراخور شغل و نيز وضعيت اقتصادي از نوعي كلاه استفاده مي كرد.
پيراهن ها معمولاً به رنگ سفيد و ساده تهيه مي گرديد و تكمه يقه آن بر شانه چپ بسته مي شد. در ميان سينه چپ از شانه تا زير سينه چاكي داشت. پس از آن پيراهن هايي با يقه هاي بلند به نام يقه قزاقي متداول شد و سپس يقه ملايي جاي آن را گرفت. تن پوش ديگري كه مردان قزويني استفاده مي كردند، ار خالق بسيار بلندي بود كه تا انتهاي پا مي رسيد. يقه آن ايستاده و جلو باز بود. در ناحيه كمر تنگ، و دامن آن بسيار گشاد بود و در دو پهلو داراي چاك كه تا كمر مي رسيد. شلوار افراد كم در آمد از كرباس به رنگ آبي يا مشكي بود. بلند و گشاد و در ليفه آن از بند استفاده مي كردند. بند تنبان از نخ پنبه بافته مي شد. اشخاص اعيان از شلوارهاي دكمه اي استفاده مي كردند.
اغلب مردان در گذشته گيوه به پا داشتند به نامهاي جوراب و آجيده كه در فصل تابستان مورد استفاده قرار مي گرفت. اشخاص اعيان گيوه هاي بسيار ظريف و مرغوب تري مي پوشيدند كه به گيوه ملكي معروف بود.
پوشاك زنان
در گذشته زنان قزويني زير پيراهن خود شليته به پا مي كردند، به طوري كه يك وجب و يا حتي كمتر از دامن بيرون مي آمد. جنس پارچه آن اغلب ململ، چيت كرباس و در انواع ساده و متنوع گلدار و يا مشكي انتخاب مي شد. جوانان اغلب روي شليته با نخهاي رنگي گلدوزي مي كردند. شليته گلدار جوانان داراي سجاف پهن بوده است و انواع ديگر به جاي سجاف ليفه دار بوده و براي شليته ليفه دار از پارچه اي ضخيم و سنگين مانند مخمل ترمه و تافته ابريشمي و … استفاده مي كردند.
قسمت پايين شليته را با دست دوخته و به حالت تزيين بوده كه به آن دالبر و  دندان موشي گفته مي شد.
يل يا نيم تنه قزويني كه حدوداً صد سال پيش در بين اعيان متداول بوده با استفاده از پارچه ترمه با آستري از پارچه تافته به رنگ كرم تهيه مي شده كه در قسمت جلو هيجده دكمه فلزي پي در پي روي آن دوخته مي شد. زنان در زير شليته خود شلوارهايي به رنگ مشكي مي پوشيدند كه دمپاي آن تنگ بود و بالاي آن فراخ. اين شلوار داري يقه بود و آن را با بند تنبان مي بستند. پاپوش زنان نيز به فراخور وضع مالي خانواده داراي انواع مختلف بوده كه در تابستان گيوه هاي ظريف مي پوشيدند. زنان اعيان از كفشهاي چرمي با مدلهاي متداول در زمان خويش استفاده مي كردند.
به جز انواع پوششي كه ذكر آنها رفت، انواع ديگر نيز در منطقه استفاده مي شده است. از جمله: كوئينگ، جومه، كراس، شگ، كول چوغا، قرقره تمبون، اوزون تنبون و….
خوراك
قيمه نثار، دم كباب، قيمه آب دار، ديماج، رشته پلو با ماهي، آش شله قلمكار،  آش آلو، آش دوغ، آش شيرين، آش دندان كشه، ماش پياز
Share
X