برای مشاهده مشخصات هر استان بر روی ناحیه مربوط به آن در نقشه کلیک کنید

معرفی وبلاگ
تـنـیـده یـاد تـو در تــار و پــودم مـیـهـن ای مـیـهــن/ بـود لـبـریـز از عـشـقـت وجـودم میهن ای میهن/... *ضمن تشکر از بازدید شما کاربر گرامی، امید است توانسته باشیم ذره ای از زیباییهای تمام نشدنی میهن عزیزمان ایران را در این وبلاگ نشان دهیم. راهنمایی های شما بزرگواران، چراغ هدایتگر ما خواهد بود.*
صفحه ها
دسته بندی موضوعی
آرشیو
لینک دوستان
سایت های منبع و مرتبط
لوگوها











كد لوگوي میهن ما

ابزارها و برنامه ها






Google

در وبلاگ میهن ما
در كل اينترنت

تماس با ما

آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 12375290
تعداد نوشته ها : 714
تعداد نظرات : 19

PageRank Checking Icon

آذربایجان شرقی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
آذربایجان غربی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
اردبیل
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
اصفهان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
ایلام
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
بوشهر
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
تهران
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
چهارمحال و بختیاری
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان جنوبی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان رضوی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان شمالی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خوزستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
زنجان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
سمنان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
سیستان و بلوچستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
فارس
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
قزوین
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
قم
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کردستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کرمان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کرمانشاه
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کهکیلویه و بویراحمد
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
گلستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
گیلان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
لرستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
مازندران
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
مرکزی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
هرمزگان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
همدان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
یزد
پخش زنده از وبلاگ میهن ما

ابزار هدایت به بالای صفحه

اسلایدر


مترجم سایت


سرزمين اساطيري سيستان و بلوچستان از دو ناحيه شمال و جنوب تشكيل شده است. سيستان امروزي كه قسمت شمالي استان را شامل مي شود در كتاب اوستا، يازدهمين سرزميني است كه اهورامزدا آن را آفريد. نام سيستان از نام اقوام آريايي «سكا» گرفته شده است. سكاها حدود سال ۱۲۸ قبل ميلاد اين منطقه را به تصرف خود درآورده و درآن ساكن شدند. هردوت در نوشته هاي خود «مكا يا سيستان و بلوچستان» كنوني را «ساتراپ چهاردهم شاهنشاهي» گسترده هخامنشي عنوان كرده است. همچنين فردوسي، بلوچ ها را جزوي از ارتش كيخسرو شاه ايران ناميده است و در جايي از جنگ بلوچ ها با انوشيروان اشاره مي كند. در كتيبه بيستون داريوش اعلام كرده كه : «آن وهيزدات كه خود را برديا فرزند كوروش بزرگ مي خواند سپاه به رخج - سيستان - فرستاده بود.» بر عليه وي «وان نام پارسي» بنده من شهربان رخج و مردي را سردار آنها كرده بود » در ادامه داريوش مي گويد: «بعد از نبرد با بردياي دروغين همه دروغ گويان و شورشيان را شكست دادم و فرمانرواي رخج شدم .»
درجاي ديگر يعني در كتيبه نقش رستم به نقل از داريوش آورده اند: «به خواست اهورامزدا اين است شهرهايي كه من جدا از پارس متعلق به ايران كردم. بر آنان حكمراني كردم . آنچه از من به آنان گفته شد آن را كردند. قانون من است كه آنان را نگه داشت: ماد، خوزستان، پارت، هرات، بلخ، سغد، خوارزم، زرنگ، رخج، ث ت گوش، گندار، هند، سكايي هاي هوم نوش، سكايي هاي تيز خود، بابل، آشور، عربستان، مصر، ارمنستان، كپد و كيه، سارد، يونان، سكايي هاي ماوراي دريا، سكودر، يوناني هاي سپر روي سر، ليبي ها، حبشي ها، اهالي مك، كارايي ها». همچنين بناي بيشتر شهرهاي سيستان را به پهلوانان اسطوره اي ايران چون زال، سام و رستم نسبت داده اند. زماني سيستان جزو قلمرو دولت ساساني به شمار مي‌آمد كه به دست اردشير بابكان فتح شد و در سال ۲۳ هـ. ق، مسلمانان عرب اين سرزمين را فتح كردند. اولين فرمانرواي معروف ايراني اين سرزمين بعد از اسلام، يعقوب ليث صفاري بود . بعد از صفاريان، سامانيان، غزنويان و سلجوقيان نيز هريك، مدتي در اين سرزمين فرمان رانده‌اند. سرزمين بلوچستان امروزي كه ناحيه جنوبي استان را تشكيل مي‌دهد، در قديمي‌ترين اسناد تاريخي به اسم «مكا» مشهور بوده و در نوشته‌هاي  هرودت، تاريخ نگار يوناني، از آن به عنوان «گدروزيا» ياد شده‌است. به دنبال سقوط هخامنشيان توسط اسكندر مقدوني در سال ۲۳۰ پ- م. وي مسير بازگشت خود از هند به ايران، شهر «گدروزيا» را انتخاب كرده‌است.
پس از ساسانيان توسط اعراب مسلمان، در زمان خليفه دوم، اكثر مردم اين سرزمين بلافاصله به اسلام روي آوردند. از زمان ساسانيان به بعد اين سرزمين همواره جزيي از ايران محسوب مي‌شد. در سده دوازدهم يك خاندان هندي به نام «راجه گان» بر بلوچستان حكمراني مي كردند. رهبر اين خاندان به نام «كامبار» براي جلوگيري از نفوذ و شورش افغان ها پس از نبردي سنگين آنان را شكست داد و توانست قدرتش را در اين منطقه افزايش دهد.
در زمان حكومت شاه اسماعيل صفوي، سيستان دوباره تحت حاكميت ايران قرار گرفت ولي در همين دوره بود كه افغان ها شورش كرده و اين سرزمين را ويران كردند. در زمان حكومت نادرشاه اين سرزمين از سيطره حكومت افغان ها آزاد شد و زماني كه نادرشاه راهي هندوستان شد و به قندهار رسيد لشگري را راهي بلوچستان كرد و آنان را با خود همراه كرد و عبداله خانبه اطاعت نادر در آمد. عبداله خان در جنگ با نواب سند به قتل رسيد و پسرش حاج محمد خان جانشين وي شد. برادر حاج محمد خان به نام نصير خان به منظور همراهي لشگر نادرشاه در جنگ با هندوستان رهسپار شد. وي پس از پايان جنگ و به هنگام بازگشت به ايران برادرش را كشت و خود حكومت سيستان را برعهده گرفت.

در سال ۱۲۵۴ هـ. ق، ارتش انگلستان به افغانستان حمله كرد و پس از وارد كردن خسارت ها و تلفات بي شمار بالاخره در سال ۱۲۷۱ هـ. ق، عهد نامه اي بين خان سيستان و دولت انگليس بسته شد كه براساس آن قسمت هاي بلوچستان پاكستان به نام بلوچستان انگليس نام گرفت و انگليس خطوط راه آهن و ساختمان هايي را در آنجا بنا كردند.
در قرن نوزدهم با دخالت بريتانيا سيستن و بلوچستان به دو بخش غربي و شرقي تقسيم شد و تا سال ۱۳۰۷ هـ. ش، بلوچستان مانند ساير ايالت‌ها و ولايت‌هاي كشور حكومت خان خاني داشت اما پس از شكست دوست‌محمدخان باركزائي قدرت حكومت مركزي در اين خطه تثبيت شد.

Share

زيارتگاه بي بي دوست: همواره در سيستان بنا بر اعتقادات وباورهاي مذهبي مردم به واسطه هايي براي شفاعت خود در نزد پروردگار پناه مي بردند كه معمولاً اين گونه واسطه هاي شفاعت كننده مردم عامي، امامزاده ها و مقابر بزرگان ديني وسادات علوي بوده است.يكي از اين مكان مذهبي زيارتگاه بي بي دوست است كه در كنار گورستاني قديمي به همين نام در كيلومتر 8 جاده زابل به اديمي قرار گرفته است. در داخل اين زيارتگاه چندين قبر و يك درخت گز كهنسال وجود دارد كه مردم با گره زدن نمادي از مشكلات و نيازهاي خود، اجابت دعاها و باز شدن گره هاي زندگي خود را از خدواند درخواست مي نمايند و به راز ونياز با پروردگار يكتا مي پردازند.

زيارتگاه ملك سياه: اين زيارتگاه در 46 كيلومتري شمال شهر زاهدان بين راه بلوچستان و خراسان واقع شده كه كوه ملك سياه به آن منسوب است. نزديك آن در دره‌اي يك قطعه سنگ است كه بلوچ‌ها معتقدند مردي با نفرين ملك سياه به صورت سنگ در آمده است.

Share

پل محرابي (زرنج): اين پل در 24 كيلوتري كركويه و 18 كيلومتري زرنج از توابع شهرستان زاهدان واقع بوده و امروزه به صورت ويرانه‌اي در آمده و در ميان جنگل انبوهي از درختان گز محصور شده است. اين پل از آجر ساخته شده و قدمت آن از مناره قاسم آباد ـ مربوط به قرن 6 بيشتر به نظر مي‌رسد.پل مزبور داراي دو دهانه به عرض 3/69 متر است كه با پايه‌اي به عرض 3/40 متر از يكديگر جدا شده است.در ساختمان پل بيش از حد مصالح ساختماني به كار رفته و در نتيجه، زيبايي، قرباني استحكام بيش تر آن شده است.
تخته پل زاهدان: تخته پل با پل محرابي در 24 كيلومتري كركويه و 18 كيلومتري زرنج واقع است.آثار اين پل با جنگل انبوه گز محصور شده و در ناحيه زرخيزي به شكل درهم شكسته كنوني به جاي مانده است. اين پل آجري است و قدمت آن از مناره قاسم آباد بيش تر به نظر مي‌رسد. در ساختمان پل بيش از حد مصالح ساختماني به كار رفته در نتيجه زيبايي پل قرباني استحكام بيشتر آن شده است .

Share

سنگ نگاره هاي كوه مهرگان: نقوش كوه مهرگان عموماً بر روي سطوح صاف سنگهاي باقيمانده در مرتفع ترين قسمت كوه و خصوصاً جبهه شمالي آن ديده مي شود. در طرح شماره 1، نقش انساني را سوار بر اسب در حال تاخت ( نقش دو خطي اسب ) و نقش وسط حيواني چهار پاي جهازدار با بدني كشيده و گوشها و دمي بلند (احتمالاً الاغ ) و نقش حيوان سوم كه در پائين قرار گرفته نقش حيوان با بدن كشيده و شاخ هاي نسبتاً بلند ودم كوتاه  (احتمالا بز ) ودر حاشيه وسط، سمت راست نيز نقش بز ديگري ديده مي شود كه اين نقوش از تكنيك رسم نسبتا پائيني برخوردارند. در طرح شماره 2 نيز نقش دو بز كه در دو زمان متفاوت توسط دو نفر با دو سبك متفاوت نقش شده اند. اين دو بز در حالتي كه پشت به هم كرده اند، ديده مي شوند و ايجاد يك شكاف در سنگ آنها را به دو نقش مجزا تقسيم كرده است كه بز سمت راست تجريدي يا استليزه تر ( خلاصه شده ) و بز سمت چپ با شاخهايي همانند جبير يا غزال بصورت واقع گرايانه تري نقش شده است.

سنگ نگاره هاي دره كنديك: دره كنديك نام يكي از دره هاي رشته كوههاي سياهان در نه كيلومتري شمال شهر سراوان مي باشد كه پس از طي هشت كيلومتر جاده خاكي از شمال سراوان به دامنه وكوهپايه هاي سياهان مي رسيم. در ادامه مسير حدود يك كيلومتري به روستاي كنديك رسيده كه در آنجا چند خانوار در داخل لوگ هايي از چوب و حصير زندگي مي كنند. اينان عشاير و كوچ نشيناني بوده اند كه در چند ساله اخير يكجانشين شده اند. در اين محل اولين نقوش ظاهر مي شود. هر چند كه برخي بسيار متأخر مي باشند و داراي اصالتي چندان نمي باشند. خود كنديك در زبان بلوچي از لعنت كندن و كنده شدن مي آيد. پس از طي حدود 900 متر در امتداد شمالي دره معبر به دو قسمت تقسيم شده و در هر كف اين قسمت از دره به تدريج آب نمايان مي شود. در ادامه مسير از معبر سمت راستي پس از طي حدود 500 متر در پيچ و خم دره تعدادي نقوش متعدد انسان و اسب و سواركار و بزكوهي با شاخهاي بلند ديده مي شود كه در يكي از آنها انساني سوار بر اسب و انساني ديگر ميانه تصوير به صورت محو ديده مي شود.

سنگ نگاره دره شير وپلنگان: اين محل نيز در فاصله حدود 12 كيلومتري شمال شهر سراوان و در ادامه همان دره كنديك واقع شده است. در ادامه راهپيمايي در داخل دره كنديك به محلي مي رسيم كه دره در آن قسمت بسيار تنگ تر و كم عرض تر مي شود و عرض آن به حدود 5/2 متر مي رسد. اين دره را به واسطه وجود نقوش خاص به دره شير و پلنگان معروف شده چرا كه در ميان اين مجموعه نقش يگ حيوان درنده همانند پلنگ يا شير با دمي بلند و افراشته ديده مي شود. بر روي صخره اي در ارتفاع پنج متري نقوش كم رنگ و محو چهار انسان ديده مي شود كه در اين ميان نقش انسان نفر دوم از سمت راست داراي وضوح بيشتري است. بنظر مي رسد اين چهار نفر بدنبال هم در حال دويدن يا اجاري مراسم خاص مي باشند در طرح شماره 6 در سمت راست دره ( بطرف شمال ) نقش انساني ديده مي شود كه بزي را شكار كرده و گردن آن را گرفته و در حال كشيدن آن با خود است. در سمت چپ دره صحنه اصلي در ارتفاع حدود 14 متري ديده مي شود كه با توجه به ارتفاع بسيار زياد آن و عدم دستيابي آسان به آن متاسفانه امكان تهيه تصاوير خوبي از آن خصوصاً از جزئيات نقوش مهيا نشد.

Share

درياچه هامون: اين درياچه يكي از پديده هاي طبيعي و ارزشمند از نظر ملي و بين المللي و در خور توجه ويژه است. ارزش اقتصادي آن از ديرباز شناخته شده است و در طول صدها سال مردم حاشيه نشين تالاب از بركت و نعمات گياهان، پرندگان و آبزيان آن بهره مند شده اند. اين منطقه ويژه و منحصر به فرد پناهگاه بسياري از گونه هاي نادر و در خطر انقراض حيواني و گياهي و حمايت كننده زنجيره هاي غذايي در پهنه دشت كوير است. پوشش زير آب درياچه نيز همراه با نيزارهاي آن در تأمين نيازهاي حياط وحش نقش اساسي دارند.
درياچه جازموريان: در اصطلاح محلي پوشش گياهي را جاز مي نامند و انبوهي و كسرت آن را موريان مي گويند. به همين سبب اين ناحيه به جازموريان معروف شده است. اين درياچه فصلي، در غرب بلوچستان قرار دارد و نيمي از آن در استان كرمان واقع شده است.

هامون جازموريان: ما بين كوه هاي مكران و شاهسواران قرار دارد كه از شرق به غرب تقريباً به طول 300 كيلومتر و از شمال به جنوب به عرض 100 كيلومتر گسترده شده است. رودهاي هليل رود و بمپور به اين هامون مي ريزند. هامون جازموريان بر خلاف هامون هاي ديگر آب شيرين دارد و شوري آن بسيار كم است.
هامون ماشكل: اين درياچه در نزديكي مرز ايران و پاكستان واقع شده است. رودهايي كه به آن وارد مي شوند عبارتند ازماشكل يا ماشكيت و شاخه هاي سيميش و رختك كه از دامنه هاي شرقي كوه هاي مرزي جاري مي شود.
هامون چاه غيبي(گابي): اين هامون در جنوب غربي خاش واقع شده و مركز تجمع سيالب هاي فصلي است. مانند ساير هامون ها در بهار داراي آب و در ساير فصول به شكل مرداب در مي آيد.
درياچه سه دريا: اين درياچه از سه درياچه كوچك در قلل كوه تفتان تشكيل شده است كه عمق دو درياچه در قسمت شمالي كم و اغلب داراي آب گوارا است و درياچه ديگر كه نسبتاً بزرگتر است، آب دائمي و شور دارد. اين پديده از جاذبه هاي طبيعي ويژه ناحيه بلوچستان است .

Share

سواحل چابهار: هم جواري با ساحل زيباي مكران(عمان)، سبب شده زيباترين غروب آفتاب سواحل ايران از آن اين منطقه باشد. در كناره هاي اين دريا به خصوص در قسمت جنوبي شهرستان چابهار، صخره هاي بزرگي در اثر پيش روي آب درياي مكران(عمان) و فرسايش سنگ هاي رسوبي به وجود آمده اند كه خلل و فرج ناشي از فرسايش آب در آن ها، چشم اندازهاي بسيار زيبايي را ايجاد كرده است. از اين قسمت به خصوص در هنگام غروب آفتاب مي توان به عنوان يكي از زيباترين سواحل ايران ياد كرد. چابهار با يكي از بزرگ ترين منابع آبي جمهوري اسلامي ايران (درياي عمان) هم جوار است. اين هم جواري موقعيت ويژه اي را براي بهره برداري هاي جهانگردي و تفريح گاهي و انواع ورزش هاي آبي از سواحل درياي عمان به ويژه در ايام زمستان فراهم آورده است.

Share

غار لاديز: غار لاديز در 10 ‪ ‪كيلومتري شهر ميرجاوه  با طول 15  كيلومتر از مناظر طبيعي و جذاب شهرستان زاهدان است كه همواره با وجود خشكسالي‌هاي چند سال گذشته به طور دائم و پيوسته از سقف و كف آن آب جريان دارد. اطراف دهانه ورودي غار از پوشش گياهي زيبايي برخوردار است و درختان پده، گز و انواع گياهان علفي جذابيت خاصي به آن داده است 

غار كرمانچي: غار كرمانچي يك غار ديدني و متفاوت از دو نوع قبلي و در محدوده دره آهو و به فاصله يك كيلومتري روستاي كرمانچي ايرانشهر قرار دارد.  ابعاد ورودي غار چهار در چهار متر و طول آن بنا به اظهار اهالي محل بيش از ‪صد متر است. اين غار جزو آن دسته از غارهاي فاقد چشمه و منابع آبي است و ورودي آن شيبي تند دارد و زيستگاه مناسبي براي انواع خفاش محسوب مي‌شود و از ارزش علمي و تحقيقي برخوردار است. در انتهاي غار روزنه كوچكي وجود دارد كه عبور از آن غير ممكن است
غار چاهك: از ديگر غارهاي ديدني در چهل كيلومتري شمال شرقي خاش است. آب چشمه داخل غار از كيفيت بالاي برخوردار و تأمين‌كننده آب روستاي چاهك است. گياهان اطراف غار شامل پنه، زرشك، انجير وحشي، پونه، تاغ، خزه و سرخس است. اين غار داراي مناظر زيبا، چشم انداز بي‌نظير و آب چكان‌هاي زيبايي است
غارهاي بان مسيتي: غارهاي بان مسيتي در بخش مركزي روستاي تيس و نه كيلو متري شمال غربي چابهار قرار دارد. در دامنه كوه شهباز بند، يك غار طبيعي و دو غار مصنوعي در كنار هم قرار دارند از اين مجموعه غارها در محل به نام بان مسيتي ياد مي كنند. غار اول طبيعي تا حدودي نيم دايره است و با استفاده از روش تراشكاري داخل غار و دهانه ان توسعه پيدا كرده است يك غار مصنوعي سمت راست غار طبيعي به فاصله هفت قدم قرار دارد كه آثار تراش به خوبي در آن آشكار است سقف آن كوتاه است و اكنون به علت خرابي، يك آدم متوسط به زحمت در آن بطور خميده مي تواند، بايستد. اين غار در انتها مسدود است

Share

سد زهك زابل: سدي در 28 كيلومتري جنوب خاوري زابل به نام سد زهك بر روي رودخانه سيستان ايجاد شده كه آن را به دو كانال تقسيم مي‌كند. يكي كانال طاهري و ديگري كانال شهر ناميده مي‌شود. هامون صابري يا درياچه سيستان در شمال زابل قرار دارد كه قسمتي از آن در خاك ايران و قسمتي ديگر در خاك افغانستان واقع شده است. اين درياچه روي هم رفته داراي 30 كيلومتر طول و شش كيلومتر عرض بوده و عميق‌ترين نقطه آن در خاك ايران شش متر است .

Share

رودخانه هيرمند و چاه نيمه: اين رودخانه، تنها شريان حياتي سيستان است كه از طرف كوه هاي بابا در افغانستان سرچشمه مي گيرد و پس از طي مسافتي در حدود 1050 كيلومتر وارد درياچه هامون مي شود. تمام آب مصرفي دشت سيستان از طريق اين رود تأمين مي شود. هيرمند (جريكه يا جاريكه) در مرز ايران و افغانستان، به دو شعبه تقسيم مي شود. شعبه اصلي به نام رود مشترك يايريان (ياريان مشترك هم ناميده مي شوند) قسمتي از مرز مشترك دو كشور را تشكيل مي دهند، سپس وارد افغانستان مي شوند. شعبه ديگر، در خاك ايران است كه خود به دو شاخه تقسيم مي شود. يكي به طرف چاه نيمه و ديگري به طرف مناطق كوهك و زهك مي رود .
رودخانه باهوكلات: رودخانه باهو كلات يكي از پرآب ترين رودخانه هاي استان سيستان و بلوچستان و عامل اصلي حيات و زندگي در جنوب بلوچستان به حساب مي آيد. اين رودخانه ها آب هاي مناطق وسيعي از صفحات جنوبي شهرستان ايرانشهر (بخش هاي سرباز، بمپور و راسك) و شهرستان چابهار (بخش هاي دشتياري و قصر قند) را جمع آوري كرده و به درياي عمان سرازير مي كند. رودخانه باهوكلات از كوه پيرآباد در 47 كيلومتري جنوب شرقي ايرانشهر و 38 كيلومتري شمال غربي سرباز سرچشمه مي گيرد. اين رودخانه به ويژه به دليل زيستگاه تمساح ايراني اهميت توريستي فراواني دارد.
رود بمپور: بمپور از ارتفاعات شرقي ايرانشهر سرچشمه مي گيرد و عامل اصلي فعاليت هاي كشاورزي در ناحيه ايرانشهر و بمپور است .
رود كاجو: اين رودخانه دائمي است و در شمال قصر قند جريان دارد. سيلاب هاي اين رودخانه در ناحيه دشتياري پخش مي شود و در انتها به رودخانه باهوكلات مي پيوندد .
رودخانه كهير: رودخانه كهير از كوه بن تاق سياه كوه در 38 كيلومتري شمال غرب نيك شهر سرچشمه مي گيرد و به نام رودخانه دارخان به سوي جنوب سرازي مي شود. اين رودخانه در طول مسير با رودخانه هاي كوچك متعدد مخلوط شده و در نهايت در ناحيه كنارك رودخانه كهير ناميده مي شود .
رودخانه كارواندر: اين رودخانه از شعبات اصلي رودخانه بمپور است كه تا روستاي كارو اندر، داراي آب جاري دائم است .
رودخانه ماشكل (ماكشيد): اين رودخانه از كوه هاي بيرگ در 98 كيلومتري غرب سراوان سرچشمه مي گيرد و از طريق دهستان زابلي به سوي جنوب شرق روان مي شود .
رودخانه رابيچ (فنوج): رودخانه رابيچ در 120 كيلومتري جنوب غربي ايرانشهر از ريزابه هاي متعدد سرچشمه مي گيرد و در حوالي روستاي فنوج با رودهاي رامپ، گواسن و كرزچي مخلوط مي شود و به نام رود فنوج از دره ميان كوه هاي داندهور در شرق و سفيد كوه در غرب به سوي جنوب روان مي شود . اين رود پس از گذشتن از دهستان بنت، كارواندر و گالگ وارد شهرستان چابهار مي شود. در اين ناحيه با رودهاي ديگر مخلوط مي شود و به نام رودخانه رابيچ و در جنوب روستاي گالگ به درياي عمان مي ريزد.
رودخانه سيانجان (تلخ آب): اين رودخانه كه يك رودخانه مرزي است از كوه پاچنشاهي واقع در ميرجاه- 15 كيلومتري شرق زاهدان- سرچشمه مي گيرد و به موازات خط آهن زاهدان به ميرجاوه به سوي جنوب شرقي جريان مي يابد. اين رود در محدوده شهرستان خاش خط مرزي ايران و پاكستان را تشكيل مي دهد و پس از مخلوط شدن با رودهاي لاديز و گزو در 135 كيلومتري شرق خاش از خط مرزي خارج و مازاد آب هاي آن در مراتع سيلابي به هامون ماشكل واقع در خاك پاكستان سرازي مي شود. طول اين رودخانه از سرچشمه 250 كيلومتر است.

Share

كوه هاي سيستان: اين كوه ها با جهت شمالي و جنوبي، چين خوردگي هاي فشرده اي هستند كه از غرب به بيابان لوت و از شرق به دشت سيستان منتهي مي شوند. پلنگ كوه مشرف به دشت سيستان يكي از مهمترين برجستگي هاي اين ناحيه است.
كوه هاي بلوچستان: اين كوه ها در جنوب كوه هاي سيستان بين چاله لوت و جازموريان، بيابان ماشكل و سواحل درياي عمان گسترده شده اند.
قله تفتان: كوهستان و قله تفتان در جنوب شرقي ايران در 50 كيلومتري شمال شرقي شهرستان خاش واقع شده است. اين كوه كه آتشفشان تفتان در آن قرار دارد، بلندترين كوه بلوچستان را تشكيل مي دهند و داراي قله هاي متعدد است. قله آتشفشاني آن به نام چهل تن موسوم است. قله چهل تن تفتان در فاصله 380 كيلومتري خط مستقيم شمال درياي عمان واقع شده و فاصله مستقيم آن تا زاهدان 100 كيلومتر، تا مرز ميرجاوه 55 كيلومتر، تا روستاي نازيل 39 كيلومتر و ارتفاع آن از سطح دريا 4034 متر مي باشد. اين قله داراي دو شاخك است يكي در شمال كه مرتفع تر است و زيارت نام دارد و ديگري شاخك جنوبي آن كه كوتاه تر است و مادر كوه ناميده مي شود و از سمت شمال شرقي به اين قله صبح كوه و از طرف غرب به آن لركوه مي گويند.
قله چهل تن: اين ارتفاعات در مجموع سه دهنه آتشفشاني دارد كه دو دهنه آن با اهميت تر از ديگري است و صداي انفجارات آتشفشاني از قعر آنها شنيده مي شود. از دهانه مزبور دائماً بخار و گازهاي گوگردي متساعد مي شود و در مدخل حفره هاي آتشفشاني تخته هاي گوگردي خالص به وفور ديده مي شوند. مسير صعود به قله چهل تن از طريق زاهدان و خاش به روستاي كوشه واقع در 44 كيلومتري شمال خاش و از كوشه به مزرعه جم چين و سپس از طريق دره تنگ گلو مي باشد.
كوه بزمان: اين كوه در شمال چاله جازموريان قرار دارد و 3497 متر از سطح دريا ارتفاع دارد و امتداد آن از جانب غرب به رشته جبال بارز در استان كرمان متصل مي گردد.
كوه ملك سياه: اين كوه در حقيقت آتشفشاني خاموش است كه 1642 متر از سطح دريا ارتفاع دارد و در كناره راه زاهدان- زابل واقع شده است. اين كوه نقطه مرزي مشترك بين ايران و پاكستان و افغانستان است.
كوه سليمان: از سلسله كوه هاي مهم شرق ايران، كوه هاي سليمان است كه در دنباله جبال افغانستان از شمال به جنوب كشيده مي شود و قله معروف آن 3443 متر از سطح دريا ارتفاع دارد.

Share
X