برای مشاهده مشخصات هر استان بر روی ناحیه مربوط به آن در نقشه کلیک کنید

معرفی وبلاگ
تـنـیـده یـاد تـو در تــار و پــودم مـیـهـن ای مـیـهــن/ بـود لـبـریـز از عـشـقـت وجـودم میهن ای میهن/... *ضمن تشکر از بازدید شما کاربر گرامی، امید است توانسته باشیم ذره ای از زیباییهای تمام نشدنی میهن عزیزمان ایران را در این وبلاگ نشان دهیم. راهنمایی های شما بزرگواران، چراغ هدایتگر ما خواهد بود.*
صفحه ها
دسته بندی موضوعی
آرشیو
لینک دوستان
سایت های منبع و مرتبط
لوگوها











كد لوگوي میهن ما

ابزارها و برنامه ها






Google

در وبلاگ میهن ما
در كل اينترنت

تماس با ما

آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 12377755
تعداد نوشته ها : 714
تعداد نظرات : 19

PageRank Checking Icon

آذربایجان شرقی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
آذربایجان غربی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
اردبیل
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
اصفهان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
ایلام
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
بوشهر
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
تهران
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
چهارمحال و بختیاری
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان جنوبی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان رضوی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان شمالی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خوزستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
زنجان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
سمنان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
سیستان و بلوچستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
فارس
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
قزوین
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
قم
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کردستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کرمان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کرمانشاه
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کهکیلویه و بویراحمد
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
گلستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
گیلان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
لرستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
مازندران
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
مرکزی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
هرمزگان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
همدان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
یزد
پخش زنده از وبلاگ میهن ما

ابزار هدایت به بالای صفحه

اسلایدر


مترجم سایت


پنجم دي/ سپندارمذ روز جشني همراه با بازار عمومي در سُـغد باستان.

يكم، هشتم، پانزدهم و بيست و سوم دي چهار جشن منسوب به «دي/ دادار» (خداوند/ هرمزد). كوشيار گيلاني در «زيج جامع» اين روزها را «دي جشن» مي‌نامد.


چهاردهم دي/ گوش روز جشن «سير سور»، جشن گياه‌خواري و به ويژه خوردن سير. و نيز روز غلبه ديوان و كشته‌ شدن جمشيد‌شاه در روايت‌هاي ايراني. (در شـاهنامه فـردوسـي نيز پـديده گوشتخواري پس از جمشيد رواج مي‌يابد.)

پانزدهم دي/ دي به مهر روز جشني همراه با ساخت تنديس‌‌ها و پيكرتراشي‌هايي به شكل انسان و گاه سوزاندن آن. در برخي متون از اين روز بنام «بتيكان» ياد شده است كه به احتمال شكل تغير يافته «ديبگان» است....

 

شانزدهم دي/ مهر روز هنگام جشن «درامزينان» يا «كاكتل/ كاكثل» در متون ايراني. جشني بسيار كهن و اسطوره‌اي و ناشناخته كه نام‌هاي گوناگون آن ارتباط آن با «درفش كاويان» و «گاو كتل/ گاو درفش» را نشان مي‌دهد. در اين روايت‌ها «فريدون» نيز جايگاه شاخصي دارد و مي‌دانيم كه در باورهاي كهن، پيوندهاي بسياري ميان فريدون و گاو وجود دارد (مانند پرورش فريدون توسط «گاو پُـرمايه/ بَـر مايه» و گرزه «گاو سر» فريدون). گونه‌هاي مختلف نام‌هاي اين روز و اين مراسم، همانند بسياري از ديگر نام‌هاي كهن، نشانه ديرينگي اين آيين و فراموش شدن شكل اصلي نام آنست. اين روز احتمالاً در پيوند با ديده شدن صورت فلكي «گاو/ ثور» نيز بوده است.

بيست‌و‌سوم يا بيست‌وچهارم دي/ دي به دين روز يا دين روز برابر با سيزدهم ژانويه و جشن تيرگان ارمنيان ايران. بهـمن ماه

دوم بهمن/ بهمن روز جشن «بهمنگان»، جشني در ستايش و گراميداشت «بهمن» (در اوستايي «وُهومَـنَه»، در پهلوي «وَهْـمَـن») به معناي «انديشه نيك» و بعدها يكي از اَمْشاسْپَندان. در اين روز آشي به نام «آش بهمنگان» يا «آش دانگو» به صورت گروهي پخته مي‌شده است كه نام «دانگو/ دانگي» برگرفته از همين سنت اشتراكي آن است.

پنجم بهمن/ سپندارمذ روز پنج روز پيش از جشن سده و جشني به نام «نوسره».

دهم بهمن/ آبان روز شامگاه اين روز، هنگام جشن بزرگ «سَـدَه/ سده‌سوزي» در چهلمين روزِ پس از «يلدا» (زايش خورشيد). متون كهن جشن سده را در آبان‌روز از بهمن‌ماه و در «چلّه» زمستان دانسته‌اند كه برابر با دهم بهمن‌ماه مي‌شود. جشن سده در نواحي گوناگون با نام‌هاي مختلفي شناخته مي‌شود: در خراسان «سَـرِه»، در حوالي اراك «جشن چوپانان»، در خمين «كُـردِه»، در دليجان «هَله‌هَله» و در بدخشان تاجيكستان به نام «خِـرپَـچار» دانسته شده است. بتازگي زرتشتيان نيز كوشش مي‌كنند تا اين جشن را برگزار كنند. در فراهان، سنگسرِ سمنان و جاهايي ديگر، چهار روز پيش و پس از سده را «چاروچار» و سردترين شب‌ها مي‌دانند كه سده در ميانه آن جاي گرفته است. همچنين هنگام جشن و نمايش «كوسه‌ناقالدي» كه دو نفر در كوچه‌ها به نوازندگي و سرودخواني مي‌پردازند. يكي از اين دو نفر نقش «كوسه» و ديگري نقش «تَـكِـه/ تگه» (بُـز نر) را به عهده مي‌گيرد. «كوسه» با پوشيدن جامه‌هاي خنده‌آور، دست و صورت خود را سياه كرده و «تكه» پوست بزي با دو شاخ بر سر كشيده و دست و صورت خود را سپيد مي‌كند. گاه پسر نوجواني نيز در نقش زنِ كوسه به نمايش مي‌پردازد. اين مراسم در گيلان نيز با نام «آينه تكم» برگزار مي‌شود. اين نمايش شباهت فراواني با «كوسه‌سواري» (← يكم اسفند) و نيز «حاجي‌فيروز» نوروزي دارد و بي‌ترديد با آيين‌هاي «باران‌خواهي» در پيوند است. پيوند دادن جشن سده به هوشنگ‌شاه، اشتباهي متداول و ناشي از دخل‌و‌تصرف در شاهنامه فردوسي بوده است. مهمترين دليل پيدايش اين جشن، انجام آيين‌هايي نمادين براي كاستن از شدت سرما و نيز چهلمين زادروز خورشيد است.

پانزدهم بهمن/ دي به مهر روز جشن ميانه زمستان و گاهنباري فراموش شده كه دليل فراموشي آن دانسته نيست. با اين وجود برخي ديگر از جشن‌هاي ميانه زمستان، بازمانده‌اي از اين گاهنبار هستند. همچنين آغاز سال نو در تقويم‌هاي شمال‌‌غربي هندوكش در افغانستان امروزي؛ آغاز سال نو در تقويم‌هاي محلي لرستان، بختياري و كردستان (بنام «وهار كردي»). همچنين هنگام جشن مهرگان («مير ما/ مهرماه»)در تقويم طبري؛ و نيز همين ايام، زمان برگزاري جشن «پير شاليار/ پير شهريار» در «اورامانات» كردستان.

بيست و دوم بهمن/ باد روز جشني بنام «بادروزي» يا «كژين» در گراميداشت «بـاد» در اوستايي «واتَـه» و ايزد نگاهبان آن با همين نام كه از بزرگترين ايزدان ايراني در باورهاي «زَرواني/ زُرواني» بشمار مي‌رفته است. كوشيار گيلاني در «زيج جامع» از آن با نام «باذ وره» ياد كرده است. اين جشن نيز با بازار همگاني همراه بوده و در آن روز ريسمان‌هايي از نخ هفت‌رنگ را به آغوش باد مي‌سپرده‌اند.

بيست و پنجم بهمن/ ارد روز برابر ۱۳ يا۱۴ فوريه و جشن آتش ارمنيان به نام «دِرِندِز».

سي‌ام بهمن/ انارام روز جشن آبريزگان ديگري كه با نام «آفريجگان» نيز شناخته شده است. همچنين هنگام جشن مهرگان («مير ما») در تقويم دَيلمي و در گيلان. اسفند ماه

يكم اسفند/ اورمزد روز جشن «اسفندي» و هديه به زنان در نياسرِكاشان، اقليد و محلات؛ و پختن آش «اسفندي». آغاز سال نو در تقويم محلي نطنز، ساوه و كاشان. در فراهان معروف به «آفتو به حوت» (آفتاب در برج ماهي).

همچنين جشن «آبسالان/ بهارجشن/ جشن روباه» به مناسبت روان شدن جويبارها و طليعه بهار. خجستگي ديدار روباه. (واژه «آبسالان» با «آبشار» و فشار آب‌ها در پيوند است. در متون كهن، هنگامِ اين جشن به گونه‌هاي مختلفي آمده است كه مانند بسياري از ديگر دگرگوني‌ها ناشي از محاسبه زمان با تقويم‌هاي گوناگون و كبيسه‌گيري‌هاي متنوع بوده است.

همچنين روز جشني به نام «كوسه‌سواري/ كوسه برنشين». مراسم نـمايشي خـنده‌آور كه توسط مـردي كـوسـه‌رو كه بر دراز‌گوشي سوار بوده بـرگـزار مي‌شده است. كـوسـه خـود را باد مي‌زده و مردم به او آب مي‌پاشيده‌اند.

پنجم اسفند/ سپندارمذ روز جشن «اسفندگان»، جشني در ستايش و گراميداشت «اسفند/ سپَـندارمَذ» (در اوستايي «سْـپِـنْـتَـه‌آرمَئيتي»، در پهلوي «سْـپَندارمَـد») به معناي فروتني پاك و مقدس و بعدها يكي از اَمْشاسْپَندان. نگهبان و ايزدبانوي زمينِ سرسبز. جشن «سپندارمذگان/ اسفندگان»، روز گراميداشت زنان در ايران باستان بوده و اين روز بنام «مرد‌گيران» (هديه گرفتن از مردان) در ادبيات فارسي بكار رفته است. بجز اين بنام روز جشن «برزگران/ برزيگران» (به مناسبت سبزكنندگان زمين و سبز شدن زمين) نيز خوانده شده است.

دهم اسفند/ آبان روز جشن «وخشنكام» در گراميداشت رود «آمودريا/ جيحون»، بزرگترين رود سرزمين‌هاي ايراني. اين نام از بزرگترين شاخه آمودريا بنام رود «وخش» برگرفته شده است. بيروني «وخشنكام» را «فرشته جيحون» مي‌داند و مي‌بايست با «اَناهيتَـه/ آناهيد» اينهماني داشته باشد.

نوزدهم اسفند/ فروردين روز جشن «نوروز رودها»، گراميداشت، لايروبي و پاكسازي رودها، كاريزها و چشمه‌ها همراه با پاشيدن عطر و گلاب بر آنها.

بيستم اسفند/ بهرام روز جشن «گلدان» يا «اينجه»، روز آماده‌سازي و كاشت گل‌ها و گياهان در گلدان‌ها و نيز جشن درختكاري.

بيست و ششم اسفند/ اشتاد روز جشن «فروردگان»، جشني در ياد‌كرد و بزرگداشت روان و فُـروهر (فَـروَهَـر) درگذشتگانِ در اين روز و تا پايان سال. اين نام به گونه‌هاي «فرورگان/ فرودگان» نيز آمده است.

بيست و نهم يا سي‌ام اسفند/ مانتره سپند روز يا انارام روز (آخرين روز سال) جشن پايان فصل زمستان و زمان گاهَنباري بنام «هَـمَـسْـپَـت مَـدَم» در اوستايي «هَـمَـسْـپَـث مَـئيدَيـه» به معناي «برابري شب و روز / برابري سرما و گرما». همچنين هنگام جشن «اوشيدر» در سيستان به آرزوي فرا آمدن سوشيانت. در اين روز مردمان دختري را بر شتري آذين شده مي‌نشانند و همراه با شادي و سرود او را براي آب‌تني به آب‌هاي درياچه هامون مي‌برند. (← سيزده بدر). گراميداشت درگذشتگان در سُـغد و امروزه نيز در بسياري نواحي گوناگون. جشن «علفه» در خمين، همراه با بردن علف‌هاي صحرايي به خانه و روشن‌كردن چراغي در همه اتاق‌ها.

شامگاه آخرين روز سال در بسياري از نواحي ايران بر بام‌ها آتش مي‌افروزند.


Share
X