برای مشاهده مشخصات هر استان بر روی ناحیه مربوط به آن در نقشه کلیک کنید

معرفی وبلاگ
تـنـیـده یـاد تـو در تــار و پــودم مـیـهـن ای مـیـهــن/ بـود لـبـریـز از عـشـقـت وجـودم میهن ای میهن/... *ضمن تشکر از بازدید شما کاربر گرامی، امید است توانسته باشیم ذره ای از زیباییهای تمام نشدنی میهن عزیزمان ایران را در این وبلاگ نشان دهیم. راهنمایی های شما بزرگواران، چراغ هدایتگر ما خواهد بود.*
صفحه ها
دسته بندی موضوعی
آرشیو
لینک دوستان
سایت های منبع و مرتبط
لوگوها











كد لوگوي میهن ما

ابزارها و برنامه ها






Google

در وبلاگ میهن ما
در كل اينترنت

تماس با ما

آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 12374011
تعداد نوشته ها : 714
تعداد نظرات : 19

PageRank Checking Icon

آذربایجان شرقی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
آذربایجان غربی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
اردبیل
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
اصفهان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
ایلام
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
بوشهر
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
تهران
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
چهارمحال و بختیاری
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان جنوبی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان رضوی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان شمالی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خوزستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
زنجان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
سمنان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
سیستان و بلوچستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
فارس
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
قزوین
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
قم
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کردستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کرمان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کرمانشاه
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کهکیلویه و بویراحمد
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
گلستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
گیلان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
لرستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
مازندران
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
مرکزی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
هرمزگان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
همدان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
یزد
پخش زنده از وبلاگ میهن ما

ابزار هدایت به بالای صفحه

اسلایدر


مترجم سایت


بر اساس شواهد و مدارك باستان شناسي، استان كرمانشاه، جزو اولين زيستگاه هاي انسان و از مراكز مهم جمعيتي در زاگرس مياني، به شمار مي رود. تمامي ادوار زندگي انسان از دوره سنگي و دوره هاي تمدن پيش از تاريخ تا تشكيل حكومت هاي بزرگ، سير تحول خود را در اين محدوده طي كرده است. براساس مدارك موجود باستان شناسي، انسان هاي اوليه، حدود ۹ هزار سال پيش پس از ترك زندگي غارنشيني و روي آوردن به يك جا نشيني، اين منطقه را به عنوان محل سكونت خود انتخاب كرده و در آن جا ساكن شدند. بنابراين مي توان گفت؛ نخستين روستاي خاورميانه در دوران نوسنگي از سال ۹۸۰۰ ق. م تا ۷۴۰۰ ق. م، در اين منطقه شكل گرفته است.
پس از مهاجرت اقوام آريايي در هزاره سوم و چهارم ق. م، دامنه كوه هاي زاگرس اين منطقه به يكي از مراكز مهم تجاري و بازرگاني تبديل شد. بازرگانان اين منطقه با بازرگانان شوش و بين النهرين داد و ستد و تبادل كالا داشتند. اين مهاجرت تاريخي بعدها به مهاجرت «گوتي» يا «كاسي» مشهور شد.
ذكر طوايفي كه در زاگرس سكونت داشته اند در كتيبه هاي سارگن پادشاه اكد كه در سالهاي ۲۰۳۰ تا ۲۰۴۸ ق. م، بر جنوب بين النهرين حكومت داشت، آمده است. ساكنان اين منطقه شامل طوايفي به نام لولوبي، گوتي، منابي، نايري، آمادا، پارسوا هستند. لولوبي ها از اجداد لرهاي ايران هستند كه در گذشته در سرپل ذهاب و سليمانيه كردستان عراق كه بخشي از ايران محسوب مي شد، ساكن بودند.
در دوره ساساني، استان كرمانشاه بيش از هر دوره ديگري از اعتبار و رونق خاصي برخوردار بود. شهرياران ساساني به علت نزديكي اين منطقه به پايتخت آن ها يعني تيسفون ايام تابستان را در قصرهاي ييلاقي اين منطقه مي گذراندند. اين استان در گذشته به عنوان دومين پايتخت ساسانيان مورد توجه حكومت بود و همين باعث به جا ماندن آثار بسيار زياد و ارزشمندي در اين استان مانند طاق بستان، كتيبه بيستون و معبد آناهيتا شده است.
كرمانشاه در متون كهن پهلوي از جمله كارنامه اردشير بابكان كه مهم ترين سند پهلوي جهان است به نام «كردان شاه» آورده شده است. نام كرمانشاه يا كردان شاه را بهرام چهارم ساساني كه به مدت ۱۱ سال، حكومت ساساني را بر عهده داشت- از سال۳۸۸   تا ۳۹۹ ميلادي- بر اين منطقه گذاشته است. سيستم حكومتي ايران باستان به اين گونه بود كه تمامي شهرها پادشاهي از همان منطقه داشتند و همه اين پادشاهان زير نظر شاه شاهان كه شاهنشاه ناميده مي شده بودند. كتب باستاني ايران ساخت كرمانشاه را به طهمورث ديو بند نسبت داده است.
پس از حمله اعراب به ايران به فرماندهي سعد جرير در سال ۶۴۰ م، و فتح كرمانشاه، اين منطقه به كلي ويران و از جمعيت آن كاسته شد، درپي اين حملات مردم كرمانشاه به شهر دينور مهاجرت كردند و بعد از آن از اوايل قرن دوم هـ. ق، مردم كرمانشاه شهري در حاشيه رود قره سو ساختند و در زمان حكومت عباسيان به علت موقعيت استراتژيك خود يكي از چهار شهر مهم عراق عجم به حساب مي آمد.
كرمانشاه در دوره حكومت سلجوقي ها به طور رسمي كردستان ناميده شد. با حمله سپاه مغول به ايران در سال ۱۲۲۰ م، بار ديگر اين منطقه ويران شد و در زمان لشكركشي هلاكوخان به بغداد خسارات زيادي را متحمل شد.
در دوران صفويان و در زمان حكومت شاه صفي، جنگ هاي ميان دولت ايران و دولت عثماني با انعقاد قرارداد ذهاب در سال ۱۰۱۸ هـ. ش، پايان يافت و بدين ترتيب كرمانشاه از عصر شاه صفي تا پايان دوره صفويه دوراني از آرامش همراه با پيشرفت اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي را گذراند.
در عصر افشاريه؛ به دليل وجود توپخانه نادري در كرمانشاه اين شهر اهميت نظامي يافت و به جبهه جنگ نادر شاه با دولت عثماني تبديل شد.
در دوران زنديه، اين منطقه توسط، الله قلي خان زنگنه اداره مي شد ولي در پي مرگ كريم خان، وي به عنوان يكي از مدعيان قدرت، براي دستيابي به تاج و تخت باعث بروز جنگ و وارد آمدن خسارت هاي فراوان در منطقه شد.
دولت قاجار نيز خدماتي را براي كرمانشاه به ارمغان آوردند. فتحليشاه قاجار براي كوتاه كردن دست عثماني ها در سال ۱۱۸۴ هـ. ش، فرزند خود محمد علي ميرزاي دولتشاه را براي سركوب تجاوزهاي عثماني به حكومت كرمانشاهان منصوب كرد. در پي اين انتصاب، وي اين شهر را پايتخت خود قرار داد و بناهاي بسياري از جمله: ديوانخانه، حمام ها، مساجد و بسياري ديگر را ساخت. فرزند دولتشاه بستان السياحه،  ۲۵ سال حاكم كرمانشاه بود و در راه آباداني شهر كوشش نمود. بناي بازار مسقف فعلي و مسجد عمادالدوله يادگاري اوست.
كرمانشاه در جنگ جهاني اول و دوم به تصرف نيروهاي خارجي درآمد و پس از پايان جنگ تخليه شد. صدمات و خسارت هاي وارد شده به كرمانشاه و حتي كتيبه جهاني بيستون نشان دهنده ولي اين جريان؛ اهميت و موقعيت سوق الجيشي اين منطقه در آن دوره بوده است .
در سالهاي ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ با روي كار آمدن رضاشاه پهلوي حكومت مركزي توانست تا اندازه‌اي نفوذ و قدرت خود را در سراسر ايران تامين نمايد و به آباداني اين منطقه در اين دوره افزوده شد.
متأسفانه در طول مدت ۸ سال جنگ تحميلى عراق عليه ايران، بار ديگر اين استان متحمل خسارت‌هاى فراوانى گرديد. كه طى سال‌هاى بعد از جنگ مرمت و بازسازى شدند.

Share

خانه معين‌الكتاب: اين خانه در محله قديمي «علاف‌خانه» شهر كرمانشاه قرار دارد. راه دسترسي به آن از طريق كوچه توكل و فيض مهدوي ميسر است. اين خانه از نوع خانه‌هاي درون‌گرا است و با عبور از هشتي به حياط بيروني و از طريق راهرويي دراز به حياط اندروني راه مي‌يابد. اين راهرو با زاويه نود درجه دو حياط را به هم متصل مي‌كند. به عبارتي امكان ديد مستقيم از حياط بيروني به حياط اندروني وجود ندارد. اندروني كه بخش اصلي بنا محسوب مي‌شود، به صورت حياط نسبتاً بزرگي به مساحت صد و پنجاه و چهار متر مربع است. بخش اندروني در سه طرف حياط داراي فضاهاي مسكوني است و در ضلع جنوبي كه اتاق ندارد، با طاق‌نماهايي تزيين شده است. در ضلع شمالي حياط، ميهمان‌خانه بزرگي وجود دارد. باني و مالك اين خانه ميرزا حسن خان مدني معروف به «معين‌الكتاب» است. ميرزا حسن خان از جمله آزادي‌خواهان صدر مشروطيت است و در كرمانشاه بيش‌تر او را به نام دبير اعظم مي‌شناسند.

خانه خواجه باروخ: اين خانه به شيوه درون‌گرا در بخش يهودي نشين محله قديمي فيض‌آباد شهر كرمانشاه ساخته شده است. اين خانه از طريق هشتي به حياط بيروني و از آن‌جا با عبور از دالاني سراسري به حياط اندروني راه دارد. در اطراف حياط اندروني مجموعه‌اي از اتاق‌هاي مسكوني قرار دارد. در نماي ايوان‌هاي اين بناي زيبا، ستون‌هاي آجري به كار رفته است كه داراي سرستون‌هاي آجري به صورت پله‌اي و مقرنسي است. اين خانه از معدود خانه‌هاي قاجاريه كرمانشاه است كه حمام دارد. اين خانه توسط خواجه باروخ يكي از تجار كليمي كرمانشاه در عصر ناصري ساخته شد و امروزه به نام خانه «رنده‌كشي» ـ آخرين مالك آن ـ معروف است.
از ديگر خانه‌هاي استان مي‌توان به خانه صمدي و خانه خديوي اشاره كرد.

Share

كاروان ‌سراي ماهيدشت: اين كاروان‌سراي چهار ايواني در داخل شهر ماهيدشت قرار دارد. ورودي آن در قسمت جنوبي بنا است. دو سكوي دراز و بلند در طول اين ورودي قرار دارد. گوشه‌هاي بيروني اين كاروان‌سرا به صورت مدور است. در هر طرف ورودي كاروان‌سرا دو فضاي دو طبقة ايوان مانند قرار دارد.در نماي جنوبي كاروان‌سرا نيز در هر طرف ورودي، چهار طاق‌نما با طاق جناغي ساخته شده است.پس از ورودي، هشتي گنبدداري قرار دارد كه به حياط كاروان‌سرا منتهي مي‌شود. در اطراف حياط نيز مجموعه‌اي از اتاق‌ها جهت استراحت كاروانيان و در پشت آن‌ها نيز اصطبل‌هاي سراسري ساخته شده است.اين كاروان‌سرا به دستور شاه عباس اول صفوي احداث شد و طبق كتيبة موجود در زمان ناصرالدين شاه تعمير شد.
كاروان‌سراي ايلخاني (بيستون): اين كاروان‌سرا بر روي بقايايي از يك بناي سنگي دوره ساساني معروف به كاخ خسرو ساخته شده است. ايلخانيان با الحاق ديوارهايي به ديوارهاي محيطي بناي ساساني، اين كاروان‌سرا را احداث نمودند.اين كاروان‌سرا با لاشه سنگ و آجر به همراه ملاط گچ ساخته شده است. درگاه ورودي آن در جبهه شرقي بنا قرار دارد. اين درگاه به حياط مركزي منتهي مي‌شود. در اطراف حياط نيز مجموعه‌اي از اتاق‌ها و ديوارهاي مستطيل شكل ديده مي‌شود. در سه ضلع شرقي، شمالي و جنوبي، ايوان‌ها و اتاق‌ها قرار دارند و در كنار هر ايوان دو اتاق ساخته شده است. در ضلع غربي در جلوي هر اتاق، ايوان كوچكي وجود دارد. ديوارهاي اين كاروان‌سرا تا قسمت پاكار قوسي و با لاشه سنگ و از پاكار تا تيزه قوسي با آجر چيده شده است. در داخل حياط مركزي آن، مسجد كوچكي به چشم مي‌خورد. در كنار اين مسجد نيز سكويي مربع شكل احداث شده است و در هر گوشه آن پشتبند مستطيل شكلي قرار دارد. در مركز اين سكو نيز فضاي مدور توخالي ايجاد شده است. متأسفانه كاربرد اين سكو تا كنون مشخص نشده است.

Share

چادر زدن دراويش: تا دو دهه پيش در كرمانشاه، اعيان و اشراف شهر دو شاخ كل ـ كه نشانه تشخيص بود ـ بر سردر خانه‌هايشان مي‌زدند. دراويش پيش از عيد و در ايام عيد خيمه و خرگاه خود را در اين خانه‌ها علم مي‌كردند و تا چيزي از صاحب‌خانه نمي‌گرفتند، خيمه و خرگاه خود را بر نمي‌چيدند. دراويش بوقي داشتند كه از شاخ بلندي درست مي‌شد و به شاخ نفير مشهور بود. مردم عقيده داشتند اين بوق در خانه هر كس كه به صدا در آيد، شوم است. به همين دليل سعي مي‌كردند دراويش را از در خانه خود ـ خصوصاً ‌در ايام عيد ـ با دل خوش راهي سازند تا آن‌ها بوقشان را به صدا در نياورند.

خا بازي (تخم مرغ بازي): يكي ديگر از مراسم معمول پيش از عيد و حتي بعد از آن، پختن تخم مرغ و رنگ كردن آن‌ها است. تخم مرغ‌هاي رنگ شده را در سبد بزرگي مي‌گذارند و به سرگذر مي‌برند. بچه‌هاي محل دور فروشندة تخم مرغ جمع شده و به بازي تخم ‌مرغ مشغول مي‌شوند. نام يكي از اين بازي‌ها قطار است: دو نفر رقيب هر كدام ده يا بيست تخم مرغ را به رديف در كناري مي‌چينند و بعد هر يك از رديف‌هاي خود يك تخم مرغ را بر مي‌دارد و سر و ته آن‌ها را به هم مي‌زند. هر تخم ‌مرغي كه شكسته شود، صاحب آن بازنده و صاحب آخرين تخم مرغ سالم برنده اعلان مي‌شود و رقيب او بايد پول تمام تخم ‌مرغ‌ها را به فروشنده بپردازد.

 شال دركي  يا شال اندازي: از رسم‌هاي بسيار جالب شب عيد، شال دركي يا شال اندازي است. جوانان در شب عيد پس از روشن‌كردن آتش بر بام خانه‌ها، دستمال يا شال خود را از منافذ تعبيه شده در سقف اتاق‌ها به داخل اتاق آويزان كرده و عيدي خود را از صاحب‌خانه مي‌طلبند و هنگام در كردن شال (شال‌اندازي) به صاحب‌خانه مي‌گويند: پر شالمان را نسوزاني ( آن را خالي بر نگرداني) يا اين كه مي‌گويند:
ـ اسا خوي و چكشي / خدا كري نكشي يعني: اي صاحب‌خانه خدا پسرتان را زنده نگه‌ دارد، عيدي به ما بدهيد.
صاحب‌خانه نيز داخل شال گردو، بادام، شيريني، نخود و كشمش و تخم‌مرغ پخته مي‌ريزد و مي‌گويد:
ـ هل كيش؛ يعني: بالا بكش.
بدين ترتيب صاحب شال خوشحال آن جا را ترك مي‌كند. شال‌اندازها صورت خود را مي‌پوشانند تا صاحب‌خانه آن‌ها را نشناسد. در مواردي براي شادي بيش‌تر، صاحب‌خانه داخل شال زغال گداخته‌اي مي‌گذارد.

Share

توپان: بازي توپان نياز به فضاي كاملاً باز دارد و مخصوص روزهاي گرم و آفتاب بهار و زمستان است. بازيكنان به دو گروه تقسيم مي‌شوند. در هر گروه، هر چند نفري كه مايل باشند، مي‌توانند بازي كنند. در اين بازي دو نقطه را به عنوان «داو» (محل‌هاي مشخص در بازي، معمولاً داو بالا و داو پايين خوانده مي‌شود) مشخص مي‌كنند. گروهي كه در مراسم «ترياهشك» (تر يا خشك) پيروز شده‌اند، روي داو بالا جمع مي‌شوند. افراد گروه بالا بايد به نوبت با چوب‌دستي كه در اختيار دارند، به توپ بزنند و آن را با سرعت و توان هر چه تمام‌تر به بالاي سر افراد داو بفرستند. توپي كه زده مي‌شود، بايد حداقل به داو دوم برسد. در غير اين صورت بازيكن بايد تا زدن توپ توسط نفر دوم، روي داو دوم بماند و به اصطلاح مرده ناميده مي‌شود.فردي كه توپ را زده بايد در آن فاصله خود را به داو بالا برساند. افراد گروه پايين در اين مدت سعي مي‌كنند  هرچه زودتر توپ را جمع كرده و با آن، فرد يا افراد روي داو دوم را قبل از رسيدن  به داو بالا بزنند. اگر موفق به چنين‌كاري بشوند، بين دو گروه درگيري به وجود مي‌آيد. شرط پيروزي اين است كه افراد اين گروه بتوانند با وارد كردن آخرين ضربه به يكي از رقيبان خود در خارج از داو، همه افراد گروه را روي داو بالا جمع كنند.از ديگر شانس‌هاي پيروزي گروه پاييني بر گروه بالايي، گرفتن «گل» است؛ يعني توپي را كه توسط افراد گروه بالا روي سرشان ارسال شده، قبل از رسيدن به زمين در هوا بگيرند. در اين صورت گروه پايين جاي خود را با گروه بالا عوض مي‌كنند.

گرزان: ابتدا روي زمين دايره مي‌كشند و چند نفر به حكم ترياهشك درون دايره مي‌ايستند. دو نفر نيز در بيرون دايره با چوبي كه به منزله گرز است، قرار مي‌گيرند. گرز به‌دست‌ها سعي مي‌كنند افراد درون دايره را بزنند. آن‌ها نيز با پا از خود دفاع مي‌كنند. در اين بازي نبايد پاي هر دو طرف از محيط دايره تجاوز كند. اگر هر كدام از دو طرف ديگري را بزند و پايش روي دايره نباشد، برنده است و بايد جاي خود را با نفر بازنده عوض كند.

كِلاورفِنَكي (كلاه قاپيدن): در اين بازي بازيكنان به دو گروه تقسيم مي‌شوند: دسته‌اي دستمال يا كلاهي بر سر خود مي‌گذارند و روي زمين كنار هم مي‌نشينند. دسته ديگر به طور ايستاده دور آن‌ها حلقه مي‌زنند. با شروع بازي دستة ايستاده به سوي كساني كه نشسته‌اند، حمله‌ مي‌كنند و مي‌كوشند دستمال يا كلاه آن‌ها را بردارند.گروه نشسته بايد از خود دفاع كنند و نگذارند كسي دستمال سر آن‌ها را بردارد. بازيكنان ايستاده داخل دستمال يا كلاهي كه از سر بازيكنان برداشته‌اند، سنگ مي‌گذارند و آن را به طرف جمع نشسته پرتاب مي‌كنند. اگر صاحب كلاه بتواند كلاه خود را در هوا بگيرد، برنده است؛ در غير اين صورت بايد دوباره كلاه را به سر كند و براي دور دوم بازي بنشيند. هر دسته‌اي كه شش بار برنده شود، برنده نهايي بازي است.

Share

http://img.tebyan.net/big/1388/12/675824237102689623441101282119022518279.jpg

Share

http://img.tebyan.net/big/1388/12/212532421062301602132471672441813155302934.jpg

Share

http://img.tebyan.net/big/1388/12/561557115623384141391869419533015513185.jpg

Share

http://img.tebyan.net/big/1388/12/1031488112210151951719620823975254224598.jpg

Share

http://img.tebyan.net/big/1388/12/1322663156184141221202213179205144157137.jpg

Share
X