برای مشاهده مشخصات هر استان بر روی ناحیه مربوط به آن در نقشه کلیک کنید

معرفی وبلاگ
تـنـیـده یـاد تـو در تــار و پــودم مـیـهـن ای مـیـهــن/ بـود لـبـریـز از عـشـقـت وجـودم میهن ای میهن/... *ضمن تشکر از بازدید شما کاربر گرامی، امید است توانسته باشیم ذره ای از زیباییهای تمام نشدنی میهن عزیزمان ایران را در این وبلاگ نشان دهیم. راهنمایی های شما بزرگواران، چراغ هدایتگر ما خواهد بود.*
صفحه ها
دسته بندی موضوعی
آرشیو
لینک دوستان
سایت های منبع و مرتبط
لوگوها











كد لوگوي میهن ما

ابزارها و برنامه ها






Google

در وبلاگ میهن ما
در كل اينترنت

تماس با ما

آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 12435072
تعداد نوشته ها : 714
تعداد نظرات : 19

PageRank Checking Icon

آذربایجان شرقی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
آذربایجان غربی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
اردبیل
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
اصفهان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
ایلام
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
بوشهر
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
تهران
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
چهارمحال و بختیاری
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان جنوبی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان رضوی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان شمالی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خوزستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
زنجان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
سمنان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
سیستان و بلوچستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
فارس
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
قزوین
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
قم
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کردستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کرمان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کرمانشاه
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کهکیلویه و بویراحمد
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
گلستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
گیلان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
لرستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
مازندران
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
مرکزی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
هرمزگان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
همدان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
یزد
پخش زنده از وبلاگ میهن ما

ابزار هدایت به بالای صفحه

اسلایدر


مترجم سایت


استان كهگيلويه و بوير احمد، سرزميني ناهموار ، كوهستاني و به نسبت مرتفع است. رشته كوه هاي زاگرس در اين استان به صورت موازي، سراسر شمال، شرق، كوههاي سياه و سفيد، خومي خائيز، نيل و جنوب شرقي آن را در برگرفته اند. بلندترين نقطه استان، قله دنا با ارتفاع ۴,۴۰۹ متر و پست ترين ناحيه آن «ليشتر» با ارتفاع ۵۰۰ متر از سطح دريا به شمار مي آيند. كوه هاي استان كهگيلويه و بوير احمد كه جزو رشته كوه هاي زاگرس محسوب مي شوند در شمال با داشتن يخچال هاي طبيعي منبع تامين آب رودهاي پرآب منطقه هستند. مهم ترين كوه هاي اين استان عبارتند از: كوه خائيز در جنوب دهدشت، كوه نيل و حجال در شمال شرق ياسوج، كوه خامي در شمال شرق گچساران، كوه نور يا نير در مركز استان، كوه هاي سفيد و سياه در بهمئي و شرق لنده، كوه دل افروز در شمال و كوه ساورز.
كاسته شدن ارتفاع كوه ها و مقدار بارندگي و رطوبت هوا در امتداد رشته‌ كوه‌هاي‌ اصلي‌ زاگرس‌ از شمال‌ شرقي‌ به‌ جنوب‌ غربي‌ در استان‌ كهگيلويه‌ و بويراحمد، باعث پيدايش اقليم دوگانه در منطقه مي شود و منطقه را به دو ناحيه گرمسيري در جنوب و غرب و  ناحيه سردسيري در شمال و شرق تقسيم مي كند.
بخش جنوب و غرب استان از جمله مناطق گرمسيري هستند كه به علت قرار گرفتن در مسير بادهاي گرم خوزستان؛ داراي تابستان گرم و خشك همراه با بارندگي كم و زمستان هاي ملايم بهاري هستند. درحالي كه قسمت هاي شمال و شمال شرقي استان منطقه سردسير بوده و از ويژگي هاي مهم آن، ريزش برف و باران فراوان به ويژه در نيمه دوم مهرماه تا اواخر ارديبهشت است و رودهاي بزرگ و پرآبي چون كارون و مارون از آن سرچشمه مي گيرد.
همچنين آب و هواي اين استان تحت تاثير وزش دو نوع باد؛ بادهاي فصلي و بادهاي محلي است.
- بادهاي فصلي خود به دو نوع؛ باد شمال و باد جنوب تقسيم مي شود.
باد شمال يا باد باران زا؛ اين باد از درياي مديترانه و گاهي از اقيانوس اطلس به داخل منطقه نفوذ مي كند و پس از تاثير بر قسمت شمال غربي استان، موجب بارندگي در فصل زمستان مي شود. همچنين باد جنوب، باد فصلي ديگري است كه به «باد چپ» معروف است. اين باد، از جنوب وجنوب غربي مي وزد و به دليل گرمي و خشكي بيش از حد، اغلب به مزارع و محصولات آسيب وارد مي كند. به هرحال؛ به علت وجود مناطق مرتفع و وزش بادهاي مرطوب، هر دو منطقه ي سردسير و گرمسير از ميزان بارندگي خوبي برخوردارند و اين بارندگي ها باعث به وجود آمدن رودهاي متعددي در اين استان شده اند. رودخانه هاي: مارون، بشار و كارون از مهمترين رودهاي جاري در اين منطقه هستند. غير از رودخانه هاي روان در استان؛ درياچه مو زرد زيلايي نيز در شمال غرب ياسوج قرار دارد كه اطراف آن را كوه هايي با سنگ آهكي پوشانده است.
- بادهاي محلي: بادهاي محلي بر خلاف، بادهاي موسمي شمال و جنوب كه در تمام مناطق مي وزند، بيشتر در نواحي مختلف و كم وسعت استان جريان دارند كه مهمترين آن ها عبارتند از: باد آشوب، باد زير روز، باد كوه باد، باد حيران، باد چوغان.

Share

شهرستان بويراحمد ( ياسوج): اين شهرستان با مركزيت ياسوج 6/22 درصد از مساحت كل استان را در بر گرفته است. از شمال به شهرستان دنا و از غرب به شهرستان كهگيلويه و از شرق به اقليد و از جنوب به سپيدان و ممسني محدود مي شود. شهرستان بويراحمد در منطقه سردسيري واقع شده است. ياسوج مركز اين شهرستان در ميان جنگلهاي بلوط محصور است. رودخانه بشار از وسط اين شهر مي گذرد و آبشار زيبايي در كنار شهر مي گذرد و آبشار زيبايي در كنار شهر قرار دارد. درختان بلوط، زالزالك ارژن، كيكم و گلابي وحشي و گياهاني چون بيلهر، پونه كوهي، ريواس، تره كوهي، درمه، خاكشير، آويشن پوشش گياهي و مراتع اين شهرستان را شكل مي دهند.
 

شهرستان دنا: اين شهرستان با مركزيت شهر سي سخت 1/11درصد از مساحت كل استان را در بر گرفته است. سي سخت شهري سردسيري است كه در دامنه قله دنا قرار گرفته و داراي آب و هوايي ييلاقي است. اين شهر از شمال به لردگان، از شرق به سميرم، از جنوب به شهرستان بوير احمد و از غرب به شهرستان كهگيلويه محدود مي شود. چشمه ساران فراوان، قلل برفي و باغهاي سيب و انگور جلوه خاصي به اين شهر داده است.
 

شهرستان كهگيلويه: اين شهرستان با مركزيت دهدشت 3/37 درصد از مساحت كل استان را شامل مي شود. از شمال به باغ ملك و ايذه و لردگان، از جنوب به گچساران، از غرب به بهمئي و از شرق به شهرستانهاي بوير احمد و دنا محدود مي شود. اين شهرستان داراي دو نوع آب و هواي سردسيري و گرمسيري است. مزارع برنج و آثار و بناهاي شهر تاريخي دهدشت از ويژگي هاي اين شهرستان است. گياهان گل نرگس، گون برموس، هويج وحشي و ريواس مراتع اين شهرستان را پوشش مي دهد و درختان بلوط كنار و تنگس و گلابي وحشي پوشش جنگلي اين شهرستان را شامل مي شود.
 

شهرستان گچساران: اين شهرستان با مركزيت دو گنبدان 7/28 درصد از مساحت استان را در بر دارد. گچساران از شمال به كهگيلويه، از شرق به نورآباد ممسني، از جنوب به گناوه و ديلم در استان بوشهر و از غرب به بهبهان محدود است. راه باستاني شوش به تخت جمشيد و بيشابور از اين شهرستان مي گذشته و هم اكنون در مسير شيراز به اهواز قرار دارد. آثار و بناهاي تاريخي و زيارتگاهي همچون بي بي حكيمه خاتون به همراه چاه هاي متعدد نفت از ويژگي هاي اين شهرستان است آب و هواي آن گرمسيري است و در اواخر فصل زمستان تا ارديبهشت ماه گل و گياه فراواني در نواحي محتلف آن مي رويد. پوشش جنگلي اين شهرستان شامل درختان كنار، گز، نجورك و بلوط است و گياهان گون، شقايق، بهمن، يونجه وحشي و خارشتر، شب بو و استبرق مراتع اين شهرستان را پوشش مي دهند.
 

شهرستان بهمئي: اين شهرستان كه نو پا ترين شهرستان استان نيز مي باشد در غرب استان واقع شده است. از شمال به شهرستان ايذه (خوزستان)، از غرب به رامهرمز (خوزستان)، از شرق به كهگيلويه و از جنوب به شهرستان بهبهان (خوزستان) محدود مي شود. اين شهرستان داراي يك بخش، شش دهستان و يك شهر است. مركز اين شهرستان شهر ليكك است. درياچه آب الوان بهمئي يكي از مهمترين مناطق جذب توريست در اين شهرستان است.

Share

مهم ترين ركن فعاليت اقتصادي مردم استان كهگيلويه و بويراحمد را دام پروري است. دام پروري دراستان به دو روش متحرك و ساكن انجام مي گيرد كه نوع متحرك آن توسط عشاير كوچنده استان و به تبعيت از شرايط آب و هوايي و تغييرات فصلي، براي دسترسي به مراتع و علوفه مورد نياز، به صورت ييلاق و قشلاق صورت مي‎پذيرد. علاوه بر دام پروري سنتي و بومي، درسال‎هاي اخير؛ تعدادي دام داري صنعتي، ‌متشكل ازگاوداري و پرواربندي گوسفند نيز به صورت پراكنده در سطح استان رواج يافته است.
همچنين؛ استان كهگيلويه و بويراحمد به سبب طبيعت مساعد، به ويژه تنوع گياهان جنگلي و وجود آب و هواي مساعد، شرايط مناسبي براي پرورش زنبورعسل به دو روش سنتي و شيوه نوين دارد. غير از رواج زنبورداري سنتي در مناطق روستايي، گسترش كندوهاي زنبورعسل به شيوه نوين درسال‎هاي اخير، باعث افزايش درآمد كشاورزان و زنبورداران شده است.
بعد از دام داري، ‌كشاورزي مهم ترين فعاليت اقتصادي ساكنان ‎اين استان را تشكيل مي‎دهد. وجود زمين هاي كوهستاني و تپه ماهوري و نيز طبيعت خاص منطقه، كشاورزي بيش تر به صورت كشت ديمي است. علاوه بر كشت گندم و جو كه به صورت ديم و آبي در بيشتر مناطق استان رايج است، كشت برنج نيز درمناطق گرم و معتدل استان كه منابع آب كافي دارند، معمول است. محصولات مهم كشاورزي در ‎اين استان؛ غلات، حبوبات، نباتات علوفه‎اي، ذرت و صيفي جات است كه كشت آن‎ها در مناطق مختلف استان رواج دارد.
موقعيت طبيعي مرتفع، به ويژه كمبود زمين‎هاي مسطح در مناطق خاور و شمال خاوري استان، باعث شده است كه باغ داري در دره‎هاي كوهستاني و بر روي ارتفاعات ناهموار و پرآب اين مناطق رواج يابد. درسايرمناطق مستعد استان نيز پرورش انواع درخت ها ، از جمله سيب، انگور، گردو و مركبات رونق يافته است. در ‎اين ميان توليد سيب، انار، خرما و انواع مركبات در مناطق كهگيلويه گچساران و چرام اهميت بيشتري يافته است.
در بخش صنعت، استان كهگيلويه و بوير احمد به دو دسته صنايع دستي و صنايع كارخانه اي تقسيم مي شوند. صنايع دستي اين استان شامل: فرش بافي سنتي، ‌بافت انواع گليم، جاجيم، گبه، خورجين، سياه چادر، نمد و محصولاتي نظاير آن است كه بافت آن‎ها در اغلب خانه‎ها و در بيش تر مناطق روستايي و عشايري رواج دارد.
با وجود ذخاير غني نفت، گاز و پراكنده گي ساير منابع معدني دراستان كهگيلويه و بويراحمد، فعاليت‎هاي صنعتي و معدني در‎اين استان، نسبت به ديگر مناطق كشور، رشد نيافته رونق چنداني ندارد. ولي با اين وجود، غير از صنايع استخراج نفت در گچساران و كارخانه قند ياسوج، بقيه كارگاه‎هاي صنايع دستي و توليدي تازه تأسيس شده‎اند و در زمينه‎هاي صنايع غذايي، فلزي، نساجي و چرم، چوب و سلولزي، شيميايي و دارويي و صنايع ساختماني فعاليت مي‎كنند. ولي ميزان فعاليت‎هاي صنعتي و معدني نسبت به فعاليت‎هاي بخش كشاورزي و خدمات بسيار كم است. از مهم ترين معادن استان كهگيلويه و بويراحمد مي توان به: معادن بوكسيت در روستاي سرفارياب دهدشت، معدن مس در روستاي خزنگاه بويراحمد، ذخاير فسفات در روستاي جان قلي يا تيام در منطقه سرفارياب، دخاير گوگرد در روستاي نزاع عليا گچساران، معادن سنگ‎هاي ساختماني در اكثر مناطق استان و معادن گچ در بيش تر مناطق استان اشاره كرد.
علاوه بر معادن بالا، معادن ديگري همچون: شن و ماسه، خاك رس، سنگ آهك و سنگ نما نيز كه به صورت پراكنده در مناطق مختلف استان وجود دارد، را مي‎توان نام برد. از ‎اين معادن، بيشتر در فعاليت‎هاي ساختماني و راه سازي، توليد آجر و موزائيك استفاده مي‎شود.

Share

بر اساس آخرين سرشماري جمعيت استان اندكي بالغ بر يك ميليون نفر بوده كه حدود 42 درصد آنرا جمعيت شهري، 5/56 جمعيت روستايي و 5/1 درصد آن را جمعيت غير ساكن يا عشايري است. بر اساس آخرين تقسيمات كشوري استان داراي پنج شهرستان (بويراحمد، دنا، گچساران، كهگيلويه و بهمئي)، 13 شهر، 14 بخش، 40 دهستان و 2015 روستا است. از لحاظ پراكندگي جمعيت، شهرستان بوير احمد با 39 درصد پرجمعيت ترين و شهرستان گچساران با 23 درصد كم جمعيت ترين شهرستان بوده اند. ميانگين تراكم نسبي جمعيت استان 5/33 نفر در هر كيلومتر مربع مي باشد و شهرستان بوير احمد به دليل وجود مراكز سياسي و اداري و شرايط آب و هوايي مناسب با 6/38 نفر در كيلومتر مربع پرتراكم ترين و شهرستان گچساران با 6/28 نفر در هر كيلومتر مربع كم تراكم ترين ناحيه استان به شمار مي رود. علاوه بر اين نوعي تقسيم بندي ايلي در استان رايج است كه شامل بويراحمدي، بابويي دشمن زياري، چرامي، طيبي، بهمئي و قشقائي است. بطور كلي مردم اين استان به لهجه هاي لري و تركي و در ياسوج علاوه بر لري و تركي لهجه اردكاني و در دهدشت و دوگنبدان تعدادي نيز با لهجه بهبهاني تكلم مي كنند. ساختار جمعيتي در كهگيلويه و بوير احمد عليرغم افزايش جمعيت ساكن نسبت به عشاير، بر اساس ساختار ايلي قرار گرفته است. به نظر مي رسد عوامل مؤثر بر اين نوع زندگي علاوه بر آداب و سنن گذشته جغرافياي منطقه باشد. در اين شكل جمعيتي اگر چه اكنون خان و عوامل وي به عنوان قدرتمندان رأس هرم چندان جايگاهي ندارند ليكن هنوز ريش سفيدان و بزرگان ايلي داراي نفوذ و قدرت فراوان هستند.

Share

اين استان ابتدا قسمتي از انشان بوده و در دوره ساساني با عنوان به آمد كواز، ارگان و قسمت كوهستاني آن به نام زم زميگان معروف بود. با ورود اسلام اين منطقه ابتدا ارجان، زم گيلويه و كهگيلويه و از دوره تيموري با از بين رفتن اتابكان لر بزرگ، سراسر منطقه به كهگيلويه معروف شد. از سال 1342 خورشيدي كه به فرمانداري كل تبديل شده به دلايل سياسي، كهگيلويه و بوير احمد ناميده شد. در مورد نامگذاري كهگيلويه در آثار تاريخي مطالب مختلفي آورده شده است. حسن فسايي در فارس نامه ناصري وجه تسميه آن را به دليل وجود ميوه اي به نام ‹‹ كيالك›› مي داند كه البته نامعقول به نظر مي رسد. از نوشته هاي ابن خرداد به و استخري در سده هاي سوم و چهارم هجري چنين بر مي آيد كه ‹‹ گيلو›› يكي از سران قوم لر و در محدوده جغرافيايي بين خوزستان، فارس، اصفهان امروزي بوده است كه به دليل كوهستاني بودن پس از مدتي اين منطقه به كوه گيلويه معروف شده است. به نظر استخري رموم يا (قبايل) پارس پنج تا بوده ورم جيلويه يا گيلويه كه به رم زميجان هم معروف بوده از همه بزرگتر بوده است (مسالك ممالك ص 96). اين منطقه از طرفي به استخر و از طرفي به كوره شاپور و از طرفي ارجان و از طرف ديگر به بيضا و حدود سپاهان قديم يا اصفهان محدود مي شده از سويي نيز به حدود خوزستان و ناحيه شاپور محدود مي شده و آنچه از روستا و شهر در اين ناحيه بوده در شمار اين قبيله بوده است. طبق نظر استخري در مسالك و ممالك، گيلويه مهرگان بن روزبه به همايجان سفلي از توابع كوره استخر رفته بود و به سلمه خدمت مي كرد. چون سلمه بمرد، گيلويه رم زميجان را با زور بگرفت و قدرتمند شد. بطوري كه بر آل ابودلف حمله كرد و برادر قاسم بن عيسي ( 210 تا 225هـ ) يعني معقل بن عيسي را كشت. ابودلفيان بر گيلويه حمله كردند و او را بكشتند و تا اواخر روزگارشان كه از عمروليث صفاري شكست خوردند، سر گيلويه را بدليل اهميت و قدرت وي، در پيش لشكر خود مي بردند. با وجود شكست گيلويه رياست قبايل زميگان در دست اعقاب گيلويه باقي ماند. بر اساس اطلاعات كتاب حدود العالم در نيمه دوم سده چهارم هجري قمري اولين بار به كوه ها و مناطق كوهستاني اين منطقه كوه جيلو يا گيلو گفته شده است. ( حدود العالم، ص 32 ) در پايان سده پنجم هجري قمري ابن بلخي در فارسنامه خود از اين منطقه به نام كوه گيلويه ياد كره است. از سده ششم هجري قمري به بعد منابعي كه از اين منطقه ياد كرده اند، نام كهگيلويه را بر بيشتر سرزمين امروزي آن اطلاق مي كنند. قدرت يابي طوايف كوه گيلويه از يك سو و خرابي ارجان از سوي ديگر سبب شد كه در دوره مغول و تيموري در بيشتر نوشته ها كوه گيلويه بكار برود. پس از چيده شدن جكومت اتابكان لر بزرگ در 827 ه. ق و از دوره صفويه نام كهگيلويه به سرزمينهاي وسيعي از اصفهان تا خليج فارس اطلاق مي شده است. در دوره پاياني سلسله صفويه اين منطقه به نام كهگيلويه و بهبهان معروف است و در سال 1342 خورشيدي به دليل سياسي به كهگيلويه و بويراحمد تغيير نام يافت.

Share

اهالي لر اين استان كه درصد بالايي از جمعيت آن را تشكيل مي دهد بر حسب قراين تاريخي متعلق به نژاد آريايي و قوم پارس مي باشد. هر چند هيچ قوم و نژادي در زمان حاضر نمي تواند ادعاي اصيل يا خالص بودن از خود نمايد ولي روي هم رفته با تكيه بر اينكه لرها خود با يك گويش خاص تكلم نموده، در كنار هم جنگيده، با هم زندگي مشترك داشته و جزو در زمان حال كه با اقوام ديگر ايراني خويشاوندي نموده اساساً خويشاوندي ميان آنها بصورت بسته بوده است مي توان به هم نژادي آنان در شكل دهي هويت بومي و قومي آنان توجه داشت.

Share

عيد نوروز: عيد نوروز در كهگيلويه و بويراحمد از مراسم بسيار پر اهميت است. در آخرين چهارشنبه سال معمولاً بچه هاي هر محل و آبادي در كوچه ها با هيزم جمع آوري شده آتش روشن مي كنند. آنان از روي آتش مي پرند و اين شعر را كه زردي من از تو سرخي تو از من مي خوانند. همچنين دو سه روز پيش از آغاز سال نو را عرفه يا خيرات نيمه برات مي گويند. در اين ايام تمامي خانواده از شير و برنج و دانه هايي نظير سياه دانه، رازيانه نوعي غذاي محلي به نام شير برنج تهيه مي كنند و همراه با نوعي حلواي محلي بين همسايگان توزيع مي كنند. اين رسم ميان تركها و لرها بطور يكسان رايج است و معتقدند هر كس بايد براي شادي روح اموات خود تا قبل از آغاز سال نو، به هفت خانوار خيرات بدهد. مردم بعد از خوردن خيراتي كه معمولاً همراه با نان محلي است براي مردگان آن شخص فاتحه مي خوانند. همچنين قبل از سال نو افراد محل به خانواده شخصي كه يكي از بستگان خود را از دست داده مي روند و از آنها مي خواهند كه لباس هاي مشكي خود را در بياورند و لباس هاي ديگري بپوشند. در گذشته كه وسايل ارتباط جمعي وجود نداشت، معمولاً ساكنان منطقه لحظه تحويل سال نو را نمي دانستند از اين رو معتقد بودند كه حيواناتي نظير گوسفند، اسب و يا پرندگاني چون مرغ و خروس در لحظه تحويل سال حركاتي از خود نشان مي دهند. مثلاً اسب شيهه مي كشد يا خروس بانگ مي زند. اكنون با آمدن راديو و تلويزيون اين مشكل رفع شده است. با شروع سال جديد ابتدا به سراغ بزرگان فاميل مي رفتند. اين ديد و بازديد ها تقريباً در تمامي سيزده روز نوروز ادامه داشت. پيش از سيزدهم زنان روستايي معمولاً سنگهاي اطراف اجاق خود را بيرون مي انداختند و مرغ يا گوسفندي را ذبح مي كردند و خونش را در اجاق مي ريختند و سپس گوشت قرباني را بين خانواده ها تقسيم مي كردند. اين مراسم براي دفع بلا در طول يك سال آينده صورت مي گرفت. همچنين قبل از سال نو مراسم چاله گرم كنون و سفره پر كنون در كهگيلويه و بويراحمد مرسوم است. در چاله گرم كنون هر خانواده حتماً غذاي گرم و مناسب تهيه مي كرد. زمان اين رسم شب قبل از آغاز سال نو بود. در منطقه بويراحمد شب چاله گرم كنون هر خانواده سفره خود را از نان پر مي كرد به اين اميد كه سال پرخيز و بركتي داشته باشد.

مراسم ازدواج: يك مراسم عروسي معمولاً داراي مراحل مختلفي است. اولين مرحله خواستگاري يا گپ زنون مي باشد. در اين مرحله فاميل پسر با موافقت ازدواج پسر و دختر مورد نظر، از طرف پدر پسر فردي مأمور مي شود تا موضوع را به طور سري به پدر دختر بگويد. معمولاً پدر دختر چند روزي را مهلت مي خواهد و با فاميل خود مشورت مي كند. در روز تعيين شده پدر دختر در صورت رضايت فاميل به فرستاده پدر داماد جواب مثبت مي دهد. مراسم رسمي پس از اين مرحله صورت مي گيرد. آنگاه پدر پسر همراه چند نفر از ريش سفيدان فاميل خود با مقداري قند و گاهي اوقات سوغاتي هاي ديگري همچون گوسفند و بره به خانه دختر مي روند و آشكارا خواستگاري مي كنند براي مباركي قندي را مي شكنند و به رسم " قند اشكن " معروف است.

Share

موسيقي در كهگيلويه وبويراحمد جايگاه خاصي در زندگي روزمره دارد. به هنگام شادي و غم وهمچنين در هنگام كوچ چراي گوسفندان هر كدام نوعي موسيقي بكارمي رود. ني به دو شكل كوچك و ني هفت بند از جايگاه ويژه برخوردار است. چوپانان درصحرا و نوازندگان حرفه اي در مجالس و شب نشيني ها از ني استفاده مي كردند. علاوه بر ني، دهل و نقاره و كرنا و ويلن از ديگر ادوات نوازندگي است و با آن مقامهاي مختلفي را مي نواختند. برخي اين مقامها مثل بره وري (بره بلندشو) در جمع آوري گوسفندان و با ني نواخته مي شود. نمونه يا مرثيه خواني از ديگر مقامهاي موسيقي سنتي كهگيلويه و بوير احمد است. اين مقام با ني نواخته مي شود. در بر انگيختن احساس شنوندگان بسيار مؤثر است. از ديگر مقامهايي كه در عروسي بكار مي گيرند دستمال بازي كه به دو پا، سه پا، تركي، يك پا، باباكرم و تركه بازي و اسب سواري است.

Share

در كهگيلويه و بوير احمد بيش از 60 بازي شناخته شده فردي و جمعي وجود دارد. اين بازي ها تماماً منحصر به جنس خاصي نيست مگر در برخي بازي ها. دختران بزرگسالان و زنان نيز در اين بازي ها شركت مي كردند و از اين طريق اوقات فراغت خود را پر مي نمودند. نمونه هايي از اين بازي ها را در زير بيان مي كنيم.
 

بازي الختر:‌ اين بازي در فصل بهار بصورت گروهي است. دو گروه برابر از نظر تعداد با يك دست انگشت شصت پا را مي گيرند و با دست ديگر در حالت ايستاده افراد تيم مقابل را هل مي دهند. فردي كه دستش از پايش جدا شود و يا به زمين بيفتد بازنده است.
 

بازي خناثيك يا خنا ثين: اين بازي همان قايم موشك بازي است. بازي به صورت دو گروه مساوي انجام مي شود. برنده بازي تيمي كه افراد تيم مقابل را كه مخفي شده اند در زمان كمتري پيدا كند.
 

بازي چوگو: اين بازي همان چوگان بازي قديم است و ابزار آن چوب و گوي به معني توپ است. بازي به صورت گروهي و در دو گروه مساوي انجام مي شود.
 

بازي گرنا: اين بازي به نام شال كو يا گرنا دوال هم معروف است. بازي به صورت دو گروه از مردان تقريباً هم قد و قواره صورت مي گيرد. وسيله طناب است و يك تيم در ميدان از طنابهاي خود محافظت مي كنند. تيم مقابل سعي دارد طنابهاي تيم داخل ميدان را بازور ويا زيركي بر بايد. افراد درون ميدان با پاي خود به پاي افراد بيرون از دايره مي زنند. برنده بازي تيمي است كه فرد بيرون از ميدان يا دايره را بزند. در غير اين صورت تيم بيرون دايره با طنابهايي كه ربوده اند افراد درون دايره را تا ناحيه زير زانو مي زنند.
 

بازي اسوم رأس: اين بازي مانند قايم موشك است با اين تفاوت كه افراد جوينده چنانچه فردي از تيم مخفي شونده را پيدا كنند، يكي از آنان بر دوش شخصي مخفي شده تا محل جايگاه داوري سوار مي شود. در غير اين صورت تيم مخفي شونده كه موفق شده خود را به جايگاه داوري برساند و از سوي تيم مخالف پيدا شده اند بر تيم جوينده سوار مي شوند و به سوي خانه اي راه مي افتند. از صاحبخانه مي پرسند كه سوار سواره؟ يا پياده سواره؟ صاحبخانه احتمال دارد بگويد سوار سواره. در اين صورت مجدداً تا محل داوري سوار بر تيم مخالف بر مي گردند.
 

بازي بند پا: اين بازي در بهار انجام مي شود. ابتدا گودالي حفر مي كنند يكنفر با طناب پاي خود را مي بندد و در گودال مي نشيند. شخصي هم با طنابي كه در دست دارد از نزديك شدن ساير افراد نجات دهنده فرد نشسته جلوگيري مي كند. افراد براي نجات شخص درون گودال سعي مي كنند بند پاي وي را بر يابند. چنانچه طناب نگهبان به يكي از آنان برخورد كرد آن شخص به جاي فردي كه در گودال مانده مي نشيند.

چو بازي يا تركه بازي: اين بازي نوعي رقص مردانه است و در مراسم عروسي و ختنه سورون و جشنها برگزار مي شود. بازي كن همراه با آهنگ ساز و نقاره حركت پاهاي خود را تنظيم مي كند. شخصي كه تركه را در دست گرفته سعي مي كند آن را به پاي حريف خود بزند حريف نيز با چوب بلند و كلفتري كه دارد سعي مي كند مانع برخورد تركه به پاي خود شود. برنده كسي است كه چوب را به پاي حريف بزند با آنكه مانع از كتك خوردن خود شود.
 

دستمال بازي: اين بازي ويژه زنان است. معمولاً در مراسم جشن و سرور برگزار مي شود. در اين بازي زنان با لباسهاي رنگارنگ و دستمالهاي رنگارنگ شركت مي كنند. در اين بازي همچون چوب بازي زنان مي بايست باريتم و آهنگ ساز ونقاره دستمالهاي خود را را حركت دهند. رقص كنان مي بايست با ريتم هاي مختلف خود را همساز كنند. آنكه بتواند با رتيم و آهنگ دست و پاي خود را هم ساز كند و بهتر برقصد، برنده بازي است.
 

كل يا كل كل برد: ابزار اين بازي سنگ است. معمولاً دو گروه رقيب هر كدام تعداد هفت تخته سنگ را انتخاب و شش تخته سنگ را در يك رديف و يكي را در جلو آنها با فاصله 20 متر از مقابل حريف قرار مي دهند. رقبا سعي مي كنند كه سنگهاي حريف را با سنگهاي كوچك و سنگپراني بزنند. برنده آن است كه تعداد بيشتري از سنگها را بزند.
 

گوشتيل يا كشتي: در اين مسابقه ورزشي مهم كه معمولاً در حضور جمع كثيري از افراد محل برگزار مي شود دو نفر به شيوه سنتي كشتي مي گيرند. هر كدام از آنان يكدست خود را زير دستان ديگري عبور مي دهند و دست ديگر خود را بر بالاي دست ديگري قرار مي دهند. آنگاه با فشار و زور بي امان سعي مي كنند كه كمر همديگر را به زمين آشنا كنند. اگر چنانچه يكي از كشتي گيران دستهايش باز شود و يا پاي حريف را بگيرد بازي مجدداً شروع مي شود. گرفتن لباس سر و صورت و پا ممنوع است.
بازي هاي فربجك، كوس، پرپيك، دوز، تكراجفترا، پشكل گار، چوكلي، چوبازي، سفرك ودر، مولاوتو، گروگرو، چوتق تق، هف دره گوشك، بره غزي، تپ تپو، كچك بسن، پرش جفت پا، پرش دور خيز، ملق زدن، كهتر، گرموچه، هديدي، كله روانك، دوال بازي، دسمال روانك، شاخ پازني، كش كشا، تلين چرين، قطور بازي، زير پتويي، هيلو، قله تو، بويگ بازي، گله گله، ماشي ماشي، جاده سازي، خاله واودسي، سرسراكوني، هتتل، آسيو بازي، گلال گلال، خاك بازي يا خاك پيت، تش بازي، شش هونه، آس آس و تير مهره بازي از ديگر بازي هاي سنتي و رايج در بين مردم كهگيلويه و بويراحمد است.

Share

پوشاك هر قومي معرف هويت آن قوم است. در كهگيلويه و بوير احمد بنا به فرهنگ و اعتقادات و باورهاي مذهبي و ملي وتحت تأثير شرايط آب و هوايي از پوشاك خاص خود استفاده مي كنند.

 پوشاك زنانه: شامل سرپوش هايي مانند كلچه يا كلاهكوچك و منحني شكلي است كه با دو نخ زير گلو بسته مي شود. براي زيبايي معمولاً سكه هاي طلاي موسوم به اشرفي را به حالت آويخته مي دوزند. كهنه تور در رنگهاي شاد به اندازه 5/1 در 2متر كه به وسيله سوزن قفلي در زيرگلو بسته مي شود از ديگر سرپوش هاي زنانه است. معمولاً اين كهنه يا تور باسوزن قفلي طلا وتزئينات مربوطه به زير گلو بسته مي شود. چارقد از ديگر سرپوشهاي زنانه است كه بر روي كلاه و تور وبه صورت آويخته از پشت سر بسته مي شود. تنوع رنگها سبب زيبايي اين سرپوش است. 
دلگ: نوعي كت زنانه است با آستين هاي بلند. اين تن پوش در رنگهاي مختلف و به اقتضاي سن زن و با تزئينات زيبايي در فصول سرما و مراسم عروسي مورد استفاده قرار مي گيرد. شلوار هاي زنانه ( تمبون يا تنبون) از ديگر تن پوشهاي زنانه است. معمولاً 10-8 متر طول و به اندازه يك متر يا بيشتر عرض دارد. انواع متنوع آن در مراسم مختلف مورد استفاده است. جومه يا جامه زنانه از 5/2 تا 3 متر پارچه در رنگهاي شاد و متنوع و به صورت آستين دار وچاك دار درست مي شود و معمولاً از گردن تا مچ پا ادامه دارد.

پوشاك مردانه: انواع كلاه هاي تركي يا جنس كرك و نمدي وكلاه هاي نمدي گرد و لچك كه به صورت نيم كلاه است از سرپوش هاي مردانه است. تن پوشهاي مردانه را دلگ يا كت درازي كه تا روي زانو را مي پوشاند و با دكمه بسته مي شود و از دو طرف داراي چاك مي باشد و همين طور شال كه از دو متر پارچه و بدور كمر بسته مي شود و جقعه زناره يا چقه زناره كه همانند دلگ بوده و از كنف ساخته شده و كمي دراز تر از دلگ است، تشكيل مي دهد. تنوع رنگ در پوشش و توجه به رنگهاي شاد در مجالس شادي و عروسي و پوشش سياه رنگ در مراسم عزاداري از ويژگي هاي پوشاك زنانه و مردان كهگيلويه و بوير احمد است.

Share
X