برای مشاهده مشخصات هر استان بر روی ناحیه مربوط به آن در نقشه کلیک کنید

معرفی وبلاگ
تـنـیـده یـاد تـو در تــار و پــودم مـیـهـن ای مـیـهــن/ بـود لـبـریـز از عـشـقـت وجـودم میهن ای میهن/... *ضمن تشکر از بازدید شما کاربر گرامی، امید است توانسته باشیم ذره ای از زیباییهای تمام نشدنی میهن عزیزمان ایران را در این وبلاگ نشان دهیم. راهنمایی های شما بزرگواران، چراغ هدایتگر ما خواهد بود.*
صفحه ها
دسته بندی موضوعی
آرشیو
لینک دوستان
سایت های منبع و مرتبط
لوگوها











كد لوگوي میهن ما

ابزارها و برنامه ها






Google

در وبلاگ میهن ما
در كل اينترنت

تماس با ما

آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 12434997
تعداد نوشته ها : 714
تعداد نظرات : 19

PageRank Checking Icon

آذربایجان شرقی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
آذربایجان غربی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
اردبیل
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
اصفهان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
ایلام
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
بوشهر
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
تهران
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
چهارمحال و بختیاری
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان جنوبی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان رضوی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خراسان شمالی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
خوزستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
زنجان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
سمنان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
سیستان و بلوچستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
فارس
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
قزوین
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
قم
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کردستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کرمان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کرمانشاه
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
کهکیلویه و بویراحمد
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
گلستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
گیلان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
لرستان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
مازندران
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
مرکزی
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
هرمزگان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
همدان
پخش زنده از وبلاگ میهن ما
یزد
پخش زنده از وبلاگ میهن ما

ابزار هدایت به بالای صفحه

اسلایدر


مترجم سایت


استان چهار محال و بختياري با وسعتي معادل 16/533 كيلومتر مربع به عنوان بيست و ششمين استان و از نظر مساحت از شمال و شرق به استان اصفهان، از شمال غربي به استان لرستان، از غرب به استان خوزستان و از جنوب به استان كهگيلويه و بوير احمد محدود مي شود.


اين استان به 6 شهرستان: شهركرد ( مركز استان)، اردل، بروجن، فارسان، كوهرنگ و لردگان، 17 بخش، 26 شهر و 39 دهستان تقسيم شده است.

ارتفاع شهركرد (مركز استان) از سطح دريا به 2060 متر مي‌رسد كه تقريباً كمترين ارتفاع را در مدار جغرافيايي خود در اين قسمت داراست، هر چه به طرف شرق منطقه حركت كنيم ارتفاع منطقه كاهش مي‌يابد.
سرزمين بختياري دياري كه بر سلسله جبال هاي رفيع، دره هاي تنگ و گاه دشت هاي مرتفع با رودخانه هاي پر آب و جنگلهاي بلوط و چنار و مراتع غني رشته كوه زاگرس منطقه ي بي نظيري را براي مسافران اين ديار ايجاد كرده است.
بلند ترين نقطه آن قله زرد كوه و پست ترين نقطه آن ارمند مي باشد. كوههاي بلندي چون زردكوه، بزكوه، سبز كوه، منگشت و سالدارون و دشت هاي محدودي چون سالار، فرادنبه، كيار، لردگان و... آرامش و متانت اين مردمان اصيل ايراني را به تصوير مي كشاند.
رودهايي چون زاينده رود و كارون و بارش هاي فراوان، محيطي مناسب براي رويش گونه هاي متنوع گياهي اعم از وحشي، طبي و انواع درختان و مراتع حاصلخيز را فراهم مي سازند. در زمستان نيز با ريزش برف در مناطق مرتفع علاقه مندان به ورزش اسكي را به سوي خود مي كشاند.
استان چهارمحال وبختياري از دو بخش:
1.چهار محال( محال هاي لار، كيار، ميزدج و گندمان)
2.بختياري( محل سكونت ايل بختياري كه از چهار لنگ و هفت لنگ تشكيل شده است.)

Share

استان چهارمحال و بختياري با توجه به پيوند ديرينه‎اش با استان لرستان در بر گيرنده يكي از كهن ترين آثار تمدن كهن ايراني است. حفظ و به كار بستن فرهنگ كهن اين خطه از جمله ويژگي هاي اين سرزمين بوده كه تا به امروز نيز تدوام يافته است.

از جمله حاكمان اين منطقه مي‎توان از شخصي به نام « فرامرز» كه مذهب زرتشتي داشته و در اواخر دوره ساساني مي زيسته نام برد كه بختياري ها نيز در معتقدات خود به عهد فرامرز گبر اشاره ها دارند.
در اوايل تسلط خلفاي عباسي دو برادر در سرزمين لرستان كه به دو شعبه ي لر كوچك (لرستان فعلي ) و لر بزرگ ( بختياري و كهگيلويه و بوير احمد ) تقسيم مي شد، حكومت داشتند. حكومت سرزمين لر بزرگ با « بدر » بود تا اين كه بعدها اتابكان فضلوئيه قريب به سيصد سال بر بختياري هاحكومت كردند. در زمان يكي از اتابكان فضلوئيه ( اتابك تكله)، مغولان بر بختياري و كوه هاي آن دست يافتند، اما اين پيروزي دوام چنداني نداشت.
پس از دودمان تاجمير شخصي به نام ميرجهانگيرخان به حكومت بختياري ها منصوب شد. در زمان همين شخص تونل معروف به " كاركنان " يا " شاه عباس "در نزديكي محل تونل فعلي كوهرنگ حفر شد كه به دلايل نامعلومي عمليات حفاري آن ناتمام ماند.
پس از فوت مير جهانگيرخان برادر وي « مير خليل خان » از رياست طايفه آستريك خلع شد و طوايف بختياري و تعدادي از تيره ها در حيطه اقتدار محمد تقي خان چهار لنگ باقي ماندند. طوايف هفت لنگ نيز به رياست دو دسته خوانين « دوركي » و « بختياروند » از طوايف عمده هفت لنگ، گردن نهادند.
از اواسط پادشاهي قاجار، حسينقلي خان ( رئيس طايفه دوركي ) با شكست قطعي خوانين بختياروند ( بهداروند )، همه طوايف هفت لنگ را متحد ساخته و خود را « ايلخان » و برادرانش را « ايل بيگي » ناميد و رياست ايل هفت لنگ و اداره امور كل منطقه بختياري را به عهده گرفت. رياست اين طايفه تا همين اواخر در بازمانده گان اين دودمان موروثي بود.

Share

زبان بختياري يكي از اصيل ترين زبان هاي فارسي است زيرا به خاطر موقعيت خاص جغرافيايي پاي بيگانگان كمتر به اين منطقه رسيده و از اختلاط با ديگر زبان ها در امان مانده است.لهجه فارسي ايل كه كمتر لغت بيگانه دارد خود معرف اين مطلب است و نزديكي لهجه شيرين بختياري با زبان پهلوي به قدري زياد است كه زبان شناسان آن دو را از هم جدا نمي دانند و به يقين گويش بختياري از زبان پهلوي به جاي مانده است. زبان اين استان عموماً لري است اما به مقتضاي مهاجرت ها زبان تركي و ارمني در بعضي از روستاها رايج است همچنين در مركز استان(شهر كرد) و بروجن و شهرهاي كوچك استان فارسي لري جاي خود را با فارسي بدون لهجه عوض كرده است.

Share

حمام بلداجي: در خيابان امام خميني شهر بلداجي واقع شده كه در دوره قاجار ساخته شده است.
حمام خان: متصل به مسجدخان و در ضلع شمالي خيابان ملت شهركرد قرار دارد.اين حمام در سال 1270 ه.ق ساخته شده است.
حمام مكتب خانه:
در خيابان كاشاني شهر بروجن قرار دارد و در اواسط دوره قاجاريه ساخته شده است.

حمام پرهيزگار: در خيابان وليعصر شمالي شهركرد واقع و بصورت دوقلو در سال 1326 ساخته شده است.
حمام دشت پاگرد: حمامي كوچك در روستاي دشت پاگرد فلارد شهرستان لردگان در دوره قاجار ساخته شده است.
حمامين سادات و يخچال فرخ شهر:
به صورت دو قلو در عمق دو و نيم متري در عصر صفويه ساخته شده اند.

Share

پل زمان خان: در 7 كيلومتري شهر سامان و 27 كيلومتري شهركرد، بر روي زاينده رود ساخته شده است كه متعلق به دوران صفويه مي باشد.
پل مصلي بروجن:درفاصله 63 كيلومتري شهركرد قرار دارد و شامل يك دهانه طاق است كه در سال 1319 ساخته شده است.
پل بهشت آباد: از نوع سنگي است و در فاصله 6 كيلومتري شهر اردل بر روي رودخانه بهشت آباد قراردارد، اين پل در دوره قاجار ساخته شده است.
پل خراجي: پل روستاي خراجي در مسير عبور كاروان از تنگه خراجي بوده كه راه ارتباطي روستا از روي رودخانه كيار است.اين پل از آثار دوره قاجار

مي باشد.
پل كنرك: به فاصله 25 كيلومرتي شهر بروجن قرار دارد كه از آثار دوره قاجار و بر روي رودخانه فصلي كنارك واقع است.
پل كره بس: حد فاصل شهر بروجن و لردگان بر روي رودخانه كره بس ساخته شده است و از آثار دوره قاجار و پهلوي اول است.

Share

موزه تاريخ طبيعي بروجن:
موزه تاريخ طبيعي بروجن كه آن را مي توان يك كارگاه آموزشي نيز دانست، باتوجه به دارا بودن فضاي مكفي دركنار ارائه خدمات متفاوت به دستگاه هاي مختلف ديگر فرهنگي – هنري نظير سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي، جهت تشكيل كلاس هاي آموزشي هنرهاي سنتي، در فصول مختلف به عنوان محلي جهت برگزاري كلاس هاي هنري در قالب كانون هاي فرهنگي – هنري زير مجموعه سازمان دانش آموزي اين شهرستان نيز مورد توجه و عنايت بوده و به اين ترتيب مي توان آن را يك محور فرهنگي جهت دهنده علمي هنري نيز محسوب نمود. موزه تاريخ طبيعي بروجن با در برداشتن ده ها نمونه تاكسي درمي شده از انواع جانداران، سنگواره ها، برگ ها و دانه هاي گياهان و ارائه شواهد زيست محيطي مرتبط بامنطقه زاگرس مياني، بوم زيست هاي ايراني –توراني و برخي ديگر از مناطق جهان، اين امكان را فراهم كرده تا افراد علاقه مندي كه به دليل تنوع و پراكندگي اين نمونه ها در طبيعت امكان ديدار از آنها را در مناطق بومي خود ندارند، بتوانند با ساعتي ديدار از اين فضا، بسياري از آگاهي هاي مربوط به آنها را كه در واقع آن را مي توان به نوعي زمينه تكامل ايمان به خالق هستي است به دست آورند . ديداركنندگان از اين موزه در حال حاضر سه بخش مجزا را دراين فضا مي توانند نظاره گر باشند:                                                        
الف- بخش مرجع و سنگ واره ها: در برگيرنده انواع سنگواره هاي گياهي و جانوري و نيز ارائه كننده نشريات مرتبط با تاريخ طبيعي زمين .

ب - بخش جانوري: در برگيرنده انواع نمونه هاي تاكسي درمي شده پرندگان، خزندگان و سم پايان مربوط به حيات وحش استان، ايران و جهان 

ج - بخش آناتومي و آغازينه ها: در برگيرنده نمونه هاي مختلف جنين انواع دوزيستان، پستانداران.

موزه مردم شناسي: در سال 1380 در محل  طبقه همكف قلعه ستوده چالشتر راه اندازي شد و در اين موزه اشيا ء و لوازم سنتي منطقه به نمايش در آمده است.
موزه آثار سنگي: در سال 1379 در حياط قلعه ستوده اين موزه راه اندازي شد. در اين موزه انواع سنگ هاي بكار رفته در صنايع مختلف عرضه شده است.
موزه كار و زندگي:
اين موزه در سال 1383 افتتاح شد و در آن اشياء مردم شناسي عرضه شده است.
موزه شهدا: در سال 1379 در ساختماني كه در دوران دفاع مقدس بعنوان معراج شهدا بود افتتاح شد و در اين محل  آثار 8 سال دفاع مقدس ارائه شده است.
گنجينه آموزش و پرورش:اين موزه در شهر كرد واقع شده  و آثار مربوط به تعليم و تربيت از دوره قاجار تا عصر حاضر را  به نمايش مي گذارد.
گنجينه بنياد ايرانشناسي:در اين موزه بخشي از توانمندي ها و قابليت هاي اجتماعي، فرهنگي و تاريخي استان در معرض ديد علاقمندان است.

موزه باستان شناسي: اين موزه در سال 1383 افتتاح شد كه شامل اشياي پيش از تاريخ، دوران تاريخي و دوران اسلامي مي باشد همچنين اين موزه داراي، نگارخانه و كتابخانه بوده و بخشي هم به ارائه مهر و سكه هاي دوران مختلف اختصاص يافته است.

Share

موقعيت جغرافيايي طبيعي و فرهنگي:

 روستاي "چالشتر" از روستاهاي دهستان حومه بخش مركزي شهرستان ، شهركرد مي باشد كه د رفاصله 6 كيلومتري غرب مركر استان واقع شده و جمعيت آن بر اساس سر شماري 1375 ه ش / 1417ه ق / 1996 م ، 5639 نفر بر آورده گرديده است .
 اين محل از سال 1376 ه ش /1418 ه ق / 1997 م به رغم تمامي ارزشهاي فرهنگي و سوابق تاريخي خود همراه با روستاهاي مجاور خود " اشكفتك و مهديه ( زانيان ) جز نواحي شهري به مركز استان و تحت عنوان ناحيه غرب شهركرد محسوب شده است . گويش مردم آن فارسي روستايي بوده و مذهب تمامي ايشان تشيع مي باشد .
 بر اساس اسناد ، شواهد ، مدارك و متون تاريخي اين محل از دير باز ادبا و فرهيختگان فراواني را در خود پرورش داده و نيز روانه مناطق ديگر نموده است كه از جمله آنها مي توان " آقا محمد خان ، دبير اجلال رياحي ، محمد دهبان ، محمد رياحي و حاج مهدي خان آزاده " را معرفي نمود .
از جمله ديگر ويژگي هاي قابل توجه اين روستا تهيه صنايع دستي منحصر به فرد و ارزشمندي نظير " قفل سازي و فرش بافي " است كه به حق جهاني يافته اند و همواره به عنوان عناصر زينت بخش گنجينه ها ( موزه ها ) و مجموعه هاي خصوصي و هنري بزرگ داخل و خارج از كشور تلقي گرديده اند .
با عنايت به يافته هاي معماري در بررسي ها و كاوشهاي باستان شناختي و نيز وجود اسناد تاريخي فراوان فرهنگي ( ديواني و مالي ) در حال حاضر سوابق متقن تاريخي در اين روستا به عصر " صفويه " رسانيده مي شود كه خود حكايت از قدمت تاريخي اين محل فراموش شده در غبار بي توجهي نسل جديد دارد .


سوابق تاريخي :
 اين محل پس از انقراض سلسله " افشاريه " و از اواسط دوره "زنديه" تا روزگار قدرت گيري خوانين هفت لنگ بختياري از اواسط دوره ناصري و بسط نفوذ سياسي آنان علاوه بر ناحيه بختياري در محال چهارگانه حاكم نشين فرهنگي – سياسي چهار محال ( شامل چهار قسمت لار / رار /، كيار /كلار / ،ميزدج / مزدج / و گندمان /كندمان/ تلقي مي گرديده است و خوانين قدرتمند و آبادگري چون حاجي محمد رضا خان رياحي كه نسب به " حربن يزيد رياحي " از قهرمانان حادثه " كربلا " مي رساندند از اين محل به عمران و آبادي ديگر مناطق تحت نفوذشان مبادرت مي ورزيده اند كه يادمان هاي ايشان به صورت سازه هاي معماري چون " قلعه ، مسجد ، پل ، حمام و عمارتهاي اربابي – اعياني " در سطح اين ناحيه خود مبين اين موضوع است .
از ايام مجد و عظمت فراموش شده اين روستا در حال حاضر شواهد معماري و فرهنگي قابل توجهي بر جاي مانده است كه از جمله آنها مي توان به " منازل آزاده و ستوده ، مسجد جامع ، سر در قلعه ، و بقاياي باروري مرتفع روستا اشاره نمود .
در خصوص وجه تسميه اين محل سه نقل قول وجود داردكه بنا بر دلايل تاريخي ، فرهنگي و اجتماعي هر كدام در جاي خود داراي اعتبار و اهميت تلقي مي گردند و از هر حيث قابل تعمق مي باشند .
- مورد اول اينكه واژه چالشتر مركب از دو نيمه " چال " به معناي " محل و ماوا " و " اشتر " صورت تغيير شكل يافته " ايشتار" و "استار" مي باشد كه استعاره اي براي ناميدن الهه "آناهيتا" در گذشته هاي دور بوده است و در كل به معناي " محل و معبد آناهيتا" مي باشد و به اين ترتيب سوابق تاريخي اين محل به ادوار پيش از اسلام رسانيده مي شود .
- مورد دوم آنكه كلمه "چالشتر" از دو قسمت "چال" به معني "محل و ماوا" و "شتر" به وجود آمده و در كل مبين " پرورش شتر" در اين محل تا دهه 1360 ه ش /1400 ه ق / 1980 م است
- مورد سوم اينكه واژه "چالشتر" از دو بخش "چالش" به معناي "نبرد" و "تر" به معني "محل" تركيب شده و در كل ميدان و محل وقوع جنگ را تداعي مي سازد .


خانه آزاده

 در محور بافت قديم چالشتر ، در همسايگي بخشهاي بيروني "ارگ حكومتي" و در مجاورت مسجد جامع و ديگر منازل اعياني – اربابي اين شهر – روستا خانه آزاده كه به مناسبت سكونت اخلاف و اسلاف "حاج مهدي خان آزاده چالشتري" 1358-1272-ه ش /1400-1311 ه ق / 1979-1893 م ، ( فرزند سرهنگ عزيز الله خان از نظاميان ، شعرا و خوشنويسان سرشناس اواخر دوره هاي ناصري و مظفري بنام منطقه و متخلص به " طغرل وخانم "جهان سلطان"دختر "حاج محمدرشا دهكردي" كه در ميان مردم محل به سبب شدت انس و علاقه به اخلاق حسنه ايشان با نام اختصاصي منزل حجي خان ( حاجي خان ) با نام اين شخصيت اشتهار دارد تا سال 1358 ه ش /1400 ه ق /1979 م در تصرف خانواده فرهنگي اين اديب معاصر قرار داشته است در حقيقت به عنوان محوري براي جهت بخشيدن به حركتهاي فرهنگي در اين محل مورد مراجعه علاقمندان بوده و از اين رو به دليل استفاده دايم از اين بنا تا حدود زيادي هويت فرهنگي – معماري آن حفظ شده است
اين منزل در سال 1374 ه ش / 1416 ه ق / 1995 م از سوي " مديريت ميراث فرهنگي چهار محال و بختياري  خريداري و تملك گرديده و به عنوان اثري ممتاز در سطح منطقه به شماره 1759 ، در سال 1375 ه ش /1417 ه ق / 1996 م در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است باشد كه گامي ديگر در جهت احيا و حفظ مواريث فرهنگي منطقه برداشته شود .
از نظر ويژگيهاي معماري در اين بنا مي توان سه نوع بافت متمايز متعلق به ادوار "زنديه" تا "معاصر" را مشاهده نمود كه عبارتند از:
1- جبهه غربي در دو منطقه مربوط به اواخر دوره "قاجاريه" با سقفهايي دو پوش با كاربري بهاره نشين كه در گذشته داراي يك قسمت الحاقي فوقاني بفراز انبارهاي جنب جبهه شمالي در طبقه همكف بنام "برج نقاشي" شامل يك اتاق نقلي با تزيينات مختلف هنري بوده كه اين قسمت متاسفانه به دليل آسيبهاي مختلف وارده در دهه هاي گذشته تخريب گرديده است همچنين به قرينه انبارهاي مذكور ، اتاقهاي انباري در جنب جبهه جنوبي نيز در اين قسمت بنا ساخته شده اند .
از ديگر اختصاصات معماري اين بخش مي توان به اتاقهاي گوشواره اي جنبين طبقه همكف اشاره نمود كه داراي پستو خانه مي باشند اين جبهه در كل همسايه ديوار به ديوار عمارت بسيار ارزشمند سر پوشيده مربوط به اواخر عصر "صفوي" تا دوره "زنديه" بوده است كه متاسفانه در دهه ي آغازين قرن چهاردهم هجري / نوزدهم – بيستم ميلادي به تخريب كشيده شده است از ديگر اختصاصات قابل توجه در اين بنا وجود يك راه ارتباطي به خارج از اين خانه از كنارگذرانبارهاي جبهه شمالي است كه جهت ارتباط با ديگر منازل اعياني – اربابي مجاور و نيز رفت و آمد خدمه منزل و بهره گيري در مواقع ارتباطهاي اضطراري كاربرد داشته است .
2- جبهه جنوبي و شرقي ساخته شده در دوره پاياني "قاجاريه" شامل: "سردر، هشتي، دالان ورودي و مطبخ و اتاقهاي پذيرايي" با كاربري مسكوني در فصل معتدل سال كه بر پايه قسمت دو طبقه تخريب شده اي قرار گرفته كه از نظر اصالت بر اساس قراين ، شواهد و حدسيات داراي عمري برابر با بخش غربي بوده است .
3 – جبهه شمالي معاصر كه در دهه 1340ه ش /1381 ه ق / 1961م بر اساس الگوي معماري رايج در اين محل با كاربري مسكوني ساخته شده است .
اين بنا بر ابنيه دوره اي ساز ايواني با نقشه اي مربع – مستطيل مي باشد كه به وسيله دالاني طويل و هشتي نقلي به عنوان راه اصلي به خارج دسترسي پيدا مي كند .
بر اساس اطلاعات مستخرجه از اشعار مندرج بر پنجره ارسي اتاق سمت چپ طبقه اول ، ساخت اين بنا در سال 1246 ه ق /1226 ه ش/1847م توسط استاد معمار معروف آن ايام "حاج محمد حسين" آغاز گرديده و در سال 1268 ه ق / 1230 ه ش / 1851 م پس از گذشت "چهارسال" كه در واقع سال تجديد حيات بسياري از اقدامات عمراني و فرهنگي ناحيه چهارمحال و بختياري توسط قدرتمندان چالشتر به شمار مي آيد عمليات ساختمان آن به اتمام رسيده است هر چند با عنايت بر به قدمت كلي اين روستا – شهر ابنيه ديگر مجاور و نيز محتواي ابيات مذكور مي بايست شالوده بنا را مربوط به ادوار گذشته تر و حداقل از اواخر عصر "صفويه" به بعد دانست .
از آنجايي كه اين منزل در محور تاريخي بافت معماري قديم اين شهر – روستا و در مجاورت بفاياي " عمارت بيروني ارگ حكومتي ، منازل ستوده (اندروني ارگ حكومتي)، حسيني و منزوي ( روحاني ) ، سرپوشيده ، سر در قلعه ، مسجد و حمام " واقع شده و با توجه به ويژگي هاي هنري ممتاز و منحصر به فرد آن در سطح منطقه مي توان اين بنا را جزء منازل اعياني دانست كه در روزگار مجد و عظمت سياسي – فرهنگي شهر – روستاي چالشتر داراي اهميت فراواني بوده است . وسعت تمامي محوطه بنا " 1207 متر مربع " و  زير بناي طبقات همكف و اول در جبهه جنوبي 1040 متر مربع برآورده شده است كه با توجه به محدوده فيزيكي بافت معماري چالشتر داراي گستردگي خاص خود تلقي مي گردد .
در جبهه جنوبي بنا كه متعلق به اواخر دوره قاجاريه و به تاريخ 1268 ه ق / 1230 ه ش / 1851 م است ، پنجره هاي مشبك "كاربندي و گره چيني" شده ارسي هاي رنگارنگ با شيشه هاي ريز و درشت گلي رنگ جلوه اي خاص به فضاي دروني اتاقها و بيروني مشرف بر حياط پر گل آن داده اند كه به واسطه ظرافت فوق العاده از نظر كاربرد هنرهاي روي چوب قابل توجه مي باشند در حاشيه محيطي فوقاني پنجره ارسي اتاق سمت چپ طبقه اول مشرف بر حياط ، اشعار و مطالب ذيل به خط نستعليق استاد عبدالرحيم بر روي چوب شبكه بري و منبت كاري شده سپس فاصله دو جداره ايجاد شده با شيشه هاي رنگي پوشش داده شده اند :

يا الله ، الهي تا ابد آباد بادا
                            
، يا محمد ، زآفات زمانه اين عمارت
خدا محفوظ دارد صاحبش را
                             ، يا فاطمه ، كه مي زيبد در اين گردن امارت
به حق چارده معصوم اطهار
                             ، يا حسين ... فردي استراحت
به عمر و عزت جاويد ماند
                             ، يا محمد ، در اين دولت سرا ددور از مرارت
، يا جعفر، بماند تا زمان صاحب الامر
                             ، يا موسي ، مصون از هر بليد بي خسارت
، يا رضا از آن وقتي كه شد معمور و آباد
                             ، كتبه عبدالرحيم ، زسعي اوستاد با مهارت
، يا علي دعا كرديم و شد تاريخ اين بيت
12:608           
ماده تاريخهاي بدست آمده علاوه بر عين عدد 1268 ه ق / 1230/ ه ش / 1851 م كه بر بدنه پنجره مذكور منبت كاري گرديده است به ترتيب بر اساس حساب جمل از جمع ارزش عددي حروف مصراعها ي اول و دوم بيت ششم نيز بدست مي آيند شعر مذكور به رغم ارزش تاريخي كه در بر دارد از نظر ادبي داراي نقايصي است كه از آن جمله مي توان به قافيه آوردن "استراحت" و رها شدن مصراع دوم بيت آخر (هفتم؟!) اشاره نمود كه مورد اخير شايد به دليل نبودن جاي مناسب جهت نگاشتن آن بر سطح محيطي فوقاني پنجره مذكور دست داده شده باشد .
سقف داخلي يكي از اتاقهاي انتهايي سمت راست در طبقه اول همين قسمت داراي پوشش آيينه كاري و در رديف هشت بناي ممتاز منطقه با اين خصيصه بوده كه متاسفانه به مرور ايام تنها آثاري محدود از آن باقي مانده است .
همچنين بر روي تمامي درها و ديگر پنجره هاي فعلي بنا كاربرد انواع هنرهاي روي چوب نظير معرق ، منبت ، كاربندي قابل مشاهده است .
سنگ نوشته اي نيز بر سر در هشتي ورودي منزل با عبارات " هوالله ، بسم الله الحمن الرحيم ، انا فتحنالك فتحا مبينا ، نصر من الله و فتح قريب " و به تاريخ 1307 ه ق / 1268 ه ش 1889 م در عين سنديت تاريخي از نظر فرهنگي بخصوص جهت مشخص ساختن تاريخ ساخت جبهه جنوبي و شرقي نشانگر وابستگي ها و علايق مذهبي ساكنين اوليه اين خانه بوده است .

كاربردهاي فرهنگي آتي خانه آزاده :‏
* تعمير و حفاظت بنا بعنوان يك شاخص فرهنگي در منطقه جهت جذب گردشگران
* پايگاهي جهت حفظ آثار و ابنيه محور تاريخي چالشتر
* استفاده از فضاي بنا جهت راه اندازي كارگاههاي آموزشي هنرهاي سنتي و ديگر آموزشهاي فرهنگي .
* بهره گيري از محيط مناسب داخلي و خارجي بنا جهت بر پايي نمايشگاههاي دايمي و موقت در راستاي شناسايي سوابق تاريخي – فرهنگي منطقه اي كشوري.

Share

بازى‌هاى چهارمحال و بختيارى عبارتند از:آب نخور تو، آبجى گلبهار، آزادي، آهاى بره را دزديدن، استاد را مگير شاگرد را بگير، استا مرا زد، الختر، الخترو، الك دولك، الله‌داد، بابا شيطوني، بابا هيزم‌كش، بزن بزن، بكش ‌بكش، بنفشه، پرستن، پشتك‌بازي، تالون خراب، تپ‌چو، تركه‌بازي، تقلا، توپى چوبي، تيراندازي، تير و كمان، تير و نشانه، جست و خيزك، جفت و خيزك، چاله‌چاله‌اي، چرخم چلنگ، چقه، چنگ و چاله، چوب‌بازي، چوب تل، چوب معده، چوپان داش، چوچلي، حلال و حرام

Share

قالي بافي: در ميان عشاير بختياري قالي بافي از اهميت زيادي برخوردار است. برخي از زنان نوعي قالي به نام بي بي باف مي بافند كه از كيفيت بالايي برخوردار است. طرح و چشم انداز آن به لچك و ترنج معروف است. هم اكنون نوعي قاليچه با كرك هاي بلند و پرزدار از نوع پست به نام خرسك بافته مي شود. اكثر قالي هاي بنام بختياري در منطقة چهارمحال بافتهمي شود.
چوخابافي: چغا و چوغا نيز خوانده مي شوند كه نوعي بالا پوش محلي و لباس ويژه بختياري هاست و معمولاً به رنگ سفيد با نقوشي به رنگ هاي سياه  يا آبي بافته مي شود كه نوع پشم آن مرغوب است.
نمدمالي: ساخت نمد اختصاص به شهرهاي شهركرد و بروجن دارد. بعضي از نمدمالان شهر كرد يا بروجن در محل هاي ييلاقي عشاير چلگرد، شيخ عليان و دشتك براي مدت 3 الي 4 ماه اتراق مي كنند و يا در مركز تجمع عشاير اقدام به نمدماليمي نمايند.
كلاه مالي:مركز توليد اين صنايع دستي شهركرد و بروجن است. معروفترين كلاههاي منطقه كلاه خسروي، شب كلاه و كلاه قشقايي است.
گيوه دوزي:
در شهركرد و بروجن رايج است. رويه گيوه معمولاً از قمشه، آباده، فسا و جهرم وارد مي شود و مقدار كمي را نيزبرخي از زنان شهركرد و بروجن مي بافند.
خورجين بافي:از دست بافتهاي بي گره عشاير بختياري است كه جنبه خود مصرفي دارد و توسط زنان برروي دارهاي افقي بافته مي شود.
گليم بافي:از نظر اندازه، وزن، رنگ و كاربرد تفاوت چشمگيري با قالي بافي دارد و به همين دليل كاربردهاي متفاوت دارند.گليم هاي عشاير بختياري عمدتاً دستبافت زنان طائفة اولاد حاج علي است كه بافت آن سوزني و بسيار مشكل است.
جاجيم بافي: جاجيم ها به شكل نوارهايي دراز و باريك به عرض 15 تا 30 سانتي متر بافته مي شود. در معدودي از روستاهاي چهارمحال و بختياري جاجيم بافته مي شود كه ميزان توليد آن كم و جنبه خود مصرفي دارد.
وريس:وريس يا ويريس نوعي تسمه بافته شده از ابريشم است كه بيشتر توسط زنان ايل بافته مي شود و براي استفاده هاي گوناگون در زندگي كوچ نشيني به كاربرده مي شود.
خور:از آن براي حمل گندم، آرد ، برنج و جو و ... استفاده مي شود، نحوه بافت خور شبيه بافت خورجين است.
نمكدان:نمكدان يا تي ور گونه اي خاص از صنايع دستي عشاير است  كه براي حمل و نگهداري نمك و در مواردي ساير لوازم كوچك مورد استفاده قرار مي گيرد و قسمت رويه آن به صورت فرش و قسمت زيرين آن به صورت جاجيم بافته مي شود.
پلاس:نوعي زير انداز است كه آن را يا از تكه هاي پارچه و يا از نخهاي پنبه اي و پشمي مي بافند و مورد استفاده قرار مي دهند .

Share

ميرزا نورالله عمان ساماني چهار محالي


نام پدر: ميرزا عبدالله
تولد و وفات: (۱۲۶۴ -۱۳۲۲) قمري


ملقب به تاج‌الشعرا. وي در قصبۀ سامان به دنيا آمد و در خانواده‌هاي اهل علم و ادب پرورش يافت. پدر بزرگ و پدر و برادران او نيز شاعر بودند. نورالله پس از فراگيري علوم زمان ، در خدمت آقا ميرزا محمدهادي به تصوف گرائيد. وي مؤلف "تذكرهٔ‌الشعرا" ي ناتمامي است در ذكر احوال و آثار شعراي چهار محال و بختياري كه بنا به آوردۀ آقاي دكتر  نوائي ، ‌ در "حديقهٔ‌الشعراء" ، استاد جلال همائي ، در مقدمه "ديوان طرب" ، آن را "سفينهٔ‌الدرر" ناميده است و آقاي احمد گلچين معاني در "تاريخ تذكره‌هاي فارسي" و علامه معلم حبيب‌آبادي در "مكارم‌الآثار" نيز كتاب فوق را تحت عنوان "مخزن‌الدرر" ذكر كرده است. در قريۀ سامان وفات يافت و در قبرستان وادي‌السلام نجف مدفون است. در تاريخ تولد و وفات او اختلاف وجود دارد كه صاحب "مكارم‌الآثار" به‌ رفع اين اختلاف‌ها پرداخته است. از آثار ديگر وي: "ديوان" شعر ، شامل قصايد ، غزليات و مقطعات؛ "گنجينهٔ‌الاسرار" ، مثنوي بر وزن "زبدهٔ‌الاسرار" ، در مراثي حضرت سيدالشهداء.

Share
X